در قرون گذشته بعضى از افراد نادان در ذهن خويش خدايانى مى‏ساختند به نام آلهه‏ ى حيات و مرگ و باران و رزق و نظاير اينها و تصور مى‏كردند كه اين آلهه در نظام خلقت آنقدر قدرتمندند كه اگر اراده نمايند، مى‏توانند با خداوند خالق ضديت كنند و سد راه اراده‏ ى او شوند. اين سخنان موهوم و بى ‏ارزش، قابل بحث نيست. اما در گذشته و حال، افراد باايمانى بوده و هستند كه در مواقعى تصور مى‏كردند فلان قدرتمند مستبد آنقدر نيرومند و تواناست كه اگر مشكلى پيش آيد و دست آن قدرتمند به گونه ‏اى در كار باشد، آن مشكل حل نخواهد شد!!! مگر آنكه موافقت وى جلب شود و او راضى گردد. اينان در مقابل قدرت آن جبار آنچنان خود را مى‏باختند كه حتى توجه به خداوند و دعاى در پيشگاه او را بى‏اثر مى‏پنداشتند. اين گروه با تصور باطل خود، ناآگاه براى خداوند در ذهن خويش جعل ضد مى‏نمودند و اگر به فرض با چنين انديشه‏ ى باطل دعا مى‏كردند، مستجاب نمى‏شد، زيرا معرفت ايمان به مقام شامخ حضرت رب العالمين ناقص بود و مصداق آيه ‏ى شريفه ‏ى: "و ما قدروا الله حق قدره." بودند، آنان قدر و منزلت رفيع بارى تعالى را آنطور كه بايد بزرگ نشمردند و اداى حق آفريدگار را ننمودند.