بيشتر مردم در مواقع عادى كه علل و اسباب طبيعى، مسير خود را مىپيمايد و امور بر وفق مرادشان جريان دارد، از خداوند غافل اند و توجهشان به وسايل عادى معطوف است.
در موقعى كه اسباب معمولى كم اثر مىشود، مثلا طبيب و دوا نمىتوانند به مريض بهبود بخشند، وضع روحى بيمار و اطرافيانش منقلب مىگردد، از مجارى اسباب حالت انقطاع پديد مىآيد، متوجه معنويات مىگردند، نور توحيد در ضميرشان شكوفا مىشود، صميمانه دعا مىكنند، خداوند تفضل مىفرمايد، وضع مريض ناگهان عوض مىشود، و آثار بهبودى مشهود مىگردد.