ُ عَلَى الْجَرِیرَةِ لَوْ لَا أَنَاتُهُ و از شماتت و شادى دشمنان و پیشامد غم و اندوه و ذلت و خوارى (نزد مردم) و رنج و گرفتارى (در كارها) پناهم ده، مرا در آنچه (گناهانی كه) بر آن از من آگاهى (به رحمتت) بپوشان (عفو فرما) به آنچه (گناهى كه) می‌ پوشاند (می‌ گذرد) تواناى گرفتن از روى عنف و سختى اگر بردباریش نبود، و عقاب كننده بر گناه اگر مكث و شتاب نكردنش نبود (حلم و مكث در انجام كارى مانع از قدرت او نیست، بلكه مانع از مقدور كه آن گرفتن از روى عنف و عقاب است می‌ باشد، چون قدرت او پیش از فعل است و آنچه با آن منافات دارد عجز و ناتوانى است). (120) وَ إِذَا أَرَدْتَ بِقَوْمٍ فِتْنَةً أَوْ سُوءاً فَنَجِّنِی مِنْهَا لِوَاذاً بِكَ، وَ إِذْ لَمْ تُقِمْنِی مَقَامَ فَضِیحَةٍ فِی دُنْیاكَ فَلَا تُقِمْنِی مِثْلَهُ فِی آخِرَتِكَ‏ و هر گاه به گروهى (بر اثر نافرمانى) فتنه و تباهى یا بدى و گرفتارى بخواهى (پیش آورى) مرا در حالی كه پناهنده به تو هستم از آن رهایی ده، و چون مرا در دنیاى خود (دنیایی كه مالك آن تویی) در جاى رسوایى به‌ پا نداشتى (رسوا نكردى) در آخرت خود (آخرتى كه بر آن استیلاء دارى) مانند آن (در جاى رسوایى) به‌ پا مدار (رسوا مگردان). (121) وَ اشْفَعْ لِی أَوَائِلَ مِنَنِكَ بِأَوَاخِرِهَا، وَ قَدِیمَ فَوَائِدِكَ بِحَوَادِثِهَا، وَ لَا تَمْدُدْ لِی مَدّاً یقْسُو مَعَهُ قَلْبِی، وَ لَا تَقْرَعْنِی قَارِعَةً یذْهَبُ لَهَا بَهَائِی، وَ لَا تَسُمْنِی خَسِیسَةً یصْغُرُ لَهَا قَدْرِی وَ لَا نَقِیصَةً یجْهَلُ مِنْ أَجْلِهَا مَكَانِی. و اوائل نعمت‌ هایت (نعمت‌ هاى دنیوى) را با اواخر آنها (نعمت‌ هاى اخروى) و سودهاى دیرینه ‏ات (آنچه پیش از این تاكنون عطا فرموده ‏اى) را با تازه‏ هاى آنها (آنچه پس از این می‌ بخشى) براى من توأم و جفت گردان، و چندان مرا مهلت مده و عمرم را طولانى و دراز مكن كه با آن دلم سخت شود (در قرآن كریم «سوره مریم، آیه 75» فرموده: قُلْ مَنْ كانَ فِى الضَّلالَةِ فَلْیمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا حَتَّى اذا رَاوْا ما یوعَدُونَ امَّا الْعَذابَ وَ امَّا السَّاعَةَ؛ یعنى «اى پیغمبر ما به آنان كه به مال و دارایى و جاه و جلال می‌ بالند و خدا را نافرمانى می‌ كنند» بگو: كسانی كه در راه ضلالت و گمراهى اند «خلاف دستور شرع رفتار می‌ نمایند» خداى مهربان آنان را مهلت و طول عمر می‌ دهد تا هنگامی كه آنچه را بیم داده می‌ شوند ببینند، و آن یا عذاب و گرفتارى «در دنیا» یا فرارسیدن «سختى» روز قیامت است، و «سوره حدید، آیه 16» فرموده: فَطالَ عَلَیهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ؛‏ یعنى پس اهل كتاب «مانند یهود و نصارى» عمرهاشان «در غفلت و بی‌ خبرى و آرزوى دراز» به طول انجامید و «به سبب آن» دل‌ هاشان سخت گردید) و بر من مصیبت و سختى مفرست كه بر اثر آن نیكویى و خوشى و بزرگیم برود، و مرا به پستى ‏اى كه بر اثر آن منزلت و گرامى داشتنم (در نظر مردم) كوچك و خوار گردد، و عیب و زشتى‏ اى كه به جهت آن مقام و ارزش من دانسته نشود گرفتار مساز. (122) وَ لَا تَرُعْنِی رَوْعَةً أُبْلِسُ بِهَا، وَ لَا خِیفَةً أُوجِسُ دُونَهَا، اجْعَلْ هَیبَتِی فِی وَعِیدِكَ، وَ حَذَرِی مِنْ إِعْذَارِكَ وَ إِنْذَارِكَ، وَ رَهْبَتِی عِنْد تِلَاوَةِ آیاتِكَ. و (از عذابت) چنان مترسانم كه به وسیله آن (از عفوت) نومید گردم، و چنان بیمناكم مگردان كه در آن هنگام ترس در دل افكنم، ترسم را در تهدیدت (از عذاب روز رستاخیز) و بیمم را از مهلت دادنت (تا آنجا كه براى عذر و بهانه آوردنم حجت و دلیلى نباشد) و انذار و ترساندنت (به وسیله پیغمبر و اوصیاء آن حضرت علیهم السلام) و هراسم را هنگام خواندن جملات (قرآن) خود قرار ده. (123) وَ اعْمُرْ لَیلِی بِإِیقَاظِی فِیهِ لِعِبَادَتِكَ، وَ تَفَرُّدِی بِالتَّهَجُّدِ لَكَ، وَ تَجَرُّدِی بِسُكُونِی إِلَیكَ، وَ إِنْزَالِ حَوَائِجِی بِكَ، وَ مُنَازَلَتِی إِیاكَ فِی فَكَاكِ رَقَبَتِی مِنْ نَارِكَ، وَ إِجَارَتِی مِمَّا فِیهِ أَهْلُهَا مِنْ عَذَابِكَ. و شبم را آباد (شایسته) گردان به بیدار نمودنت مرا در آن‏ براى بندگیت، و تنها بودنم به شب برخاستن براى (مناجات با) تو، و چشم پوشیم از جز تو به انس و خو گرفتنم با تو، و درخواست نمودن خواسته‏ هایم به درگاه تو، و پی‌ در پی درخواست نمودنم از تو در آزاد ساختنم از آتشت و زنهار دادنم از كیفرت (دوزخ) كه در آنست اهل و سزاوار آن. (124) وَ لَا تَذَرْنِی فِی طُغْیانِی عَامِهاً، وَ لَا فِی غَمْرَتِی سَاهِیاً حَتَّى حِینٍ، وَ لَا تَجْعَلْنِی عِظَةً لِمَنِ اتَّعَظَ، وَ لَا نَكَالًا لِمَنِ اعْتَبَرَ، وَ لَا فِتْنَةً لِمَنْ نَظَرَ، وَ لَا تَمْكُرْ بِی فِیمَنْ تَمْكُرُ بِهِ، وَ لَا تَسْتَبْدِلْ بِی غَیرِی، وَ لَا تُغَیرْ لِی اسْماً، وَ لَا تُبَدِّلْ لِی جِسْماً، وَ لَا تَتَّخِذْنِی هُزُواً لِخَلْقِكَ، وَ لَا سُخْرِیاً لَكَ، وَ