🕌 ارادت ويژه علامه مصباح يزدي ره به حضرت معصومه (س) 🔵 شب آدينه‌اي، کنار کفشداري شماره ۱۳ حرم مطهر حضرت (س) کيشيک بودم. از در هفده صحن حضرت صاحب‌الزمان عج، دو خانم که يکي از آنان صندلي چرخداري را هدايت مي‌کرد به سمت کفشداري مي‌آمدند. مرد تنومندي بر صندلي چرخدار نشسته بود. نزديکم که رسيدند يکي از آنان که دختر جواني بود خطاب به بنده‌، ضمن ادب و احترام پرسيد: آيا کسي هست پدر را به زيارت ببرد؟! بي‌درنگ جواب دادم اگر حضرت معصومه (س) لايق بداند خودم زائرش را نوکري مي‌کنم. دقايقي از سرکيشيک اجازه خواستم و خود، ويلچر را هدايت و به سمت ضريح مطهر جهت عتبه‌بوسي راهي شديم. خانم‌ها براي زيارت به سمت صحن بانوان رفتند. پس از بوسه‌باران ضريح مطهر و زيارت مضجع شريف (ع) به آرامي به سمت شبستان امام خميني ره بازگشتيم. هنوز از ضريح دور نشده بوديم و در آستانه‌ ورودي به مسجد طباطبائي و فاصله مابين ضريح مطهر و مزار شريف حضرت آيت‌الله العظمي بهجت فومني ره،‌ را طي مي‌کرديم که ناگهان ديديم حضرت علامه مصباح يزدي ره رو به روي ما به سمت زيارت بانوي کريمه (س) مشرف مي‌شوند. چشمانش که بر شخص نشسته بر صندلي چرخدار افتاد اندکي قدم‌هايش را تندتر کرد و با روي گشاده و لبخند هميشگي و سيماي بشاش و ديدگان هميشه نافذش، خودش را به ما رساند و ضمن پيش‌قدم شدن در سلام و احوالپرسيِ گرم و مهربان با هردو نفر ما، آن شخص را در آغوش گرفت و پيشانيش را بوسيد. آن آقا هم متقابلا مقابل حضرت علامه با تواضع و فروتني ويژه‌اي ابراز محبت و مهر نمود. لحظاتي بين آن دو، احساسات و سخناني معنوي و کاري رد و بدل شد و من با تعجب و سکوت، ناخودآگاه همه آنچه مي‌گذشت را مي‌ديدم و مي‌شنيدم. به هنگام خداحافظي، آن شخص خطاب به علامه عرضه داشت که وي را از دعاي خير خويش محروم نفرمايد و علامه هم قبول فرمودند. بنده هم ضمن اداي احترام، از حضرت علامه دعاي خير طلب کردم. در آن لحظه که اين حقير به لباس خادمي حضرت بانوي کرامت مفتخر بودم، آن وجود بصير، مکثي کوتاه نمود و از سر شوق و ارادت به حضرت بانو (س) و توجه و نگاهي به نوکر درگاهش، فرمود: «پس من چي؟!» بي‌اختيار عرض کردم: به روي چشم، اگر خدا بپذيرد و شما لايق بدانيد، من هميشه شما و آقازاده‌ها و اهل بيت محترم شما را دعا مي‌کنم. پس از خداحافظي، آن شخص از من پرسيد شما چه ارتباطي با علامه‌ مصباح داريد؟! عرض کردم: از کارمندان ايشان هستم. به گرمي و مهري بيش از پيش ابراز احساسات کرد و گفت: خرسندم که من نيز از اساتيد گروه حقوق مؤسسه و در خدمت علامه مصباح هستم و با اينکه منزلم در تهران هست ولي به شوق ديدار حضرت استاد و حشر و نشر با مجموعه و شاگردان ايشان با همين وضعيتي که مي‌بينيد (اشاره کرد به ويلچر و وضعيت جسماني خود) هر هفته از تهران راهي قم و مؤسسه ايشان مي‌شوم. و سپس نامش را «دکتر محمد ربيعي»، از اعضاي گروه حقوق مؤسسه معرفي نمود. اينک که، هم علامه مصباح يزدي ره که به تازگي به جوار حق شتافته و هم دکتر محمد ربيعي شهريور ۹۸ به رحمت حق رفته است، دست دعا به درگاه حضرت سبحان فراز مي‌کنيم و براي روح بلند علامه مصباح يزدي و مرحوم دکتر محمد ربيعي، علوّ درجات و همنشيني با اولياء الهي را تمنا مي‌کنيم. 🍃🕌🍃 ره 🔰 @sahranevesht