🌺ماجرای نحوست ماه صفر🌺 روایت اول: هرکس مرابه پایان یافتن صفرنویددهد،بهشتی است. «مَن بَشَّرَني بخروجٍ صَفَرفلَه الجنة» روایت دوم: «من بشَّرني بخروجٍ آذارٍفله الجنة» هرکس مرابه پایان یافتن (ماه)آذارنوید دهد،بهشتی است. ◀️روایت اول درهیچ کتب روایی یافت نشده وسندی هم برای آن پیدانکرده اند.بلکه تنهادرکتاب المراقبات مرحوم ملکی تبریزی این عبارت به عنوان برداشت ازروایت دوم آورده شده. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ◀️روایت دوم،ازجمله روایاتی است که درکتب شیعه نقل شده ومورداستنادقرارمیگیرد.متن کامل روایت بدین شرح است⏬ ابن عباس میگویدروزی پیامبربه چندتن ازاصحابشان که درمسجد قبادرخدمت ایشان بودند فرمودند: نخستین کسی که اکنون برشماواردشود مردی ازاهل بهشت است.چون این سخن راازایشان شنیدند،گروهی ازآنهابرخاستندوبیرون رفتند،وهریک ازآنهاقصدداشت که سریعترمراجعت کند.تاخودش نخستین واردشونده باشد. پیامبربه نیت آنان پی بردندوبه باقی ماندهٔ اصحابشان که نزدوی بودندفرمودند،بزودی چندتن برشماواردمیشوند،که ازجهت زودتررسیدن درحال سبقت گرفتن ازیکدیگرند،سپس هرکدام ازآنان که مرابه خروج(آذر)مژده دهد،اهل بهشت است. سپس آنان که بیرون رفته بودندبازگشتند وابوذرنیزهمراهشان بود،آنگاه پیامبربه ایشان فرمودند: مااکنون درکدامیک ازماههای رومی به سرمیبریم؟ابوذرگفت:یارسول الله آذربه پایان رسیده، پیغمبرفرمودند ای اباذرآن رامیدانستم ولیکن دوست داشتم قوم من بفهمند که تومردی ازاهل بهشتی،وچگونه چنان نباشد. 📖گر چه مرحوم شیخ صدوق (رحمه الله)نیز این حدیث را در کتاب ارزشمند «علل الشرایع»به صورت مسند از ابن عباس آورده و گروهی معتقدند ماه آذار ،همان ماه صفر است 👈در حالی که آذار از ماه های رومی است و صفر از ماه های قمری 👈و دلیلی بر شومی و نحوست ذاتی ایام نیست؛اما با این وجود پس از دقت در حدیث و توجه به سبب صدور آن متوجه می شویم که«پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم )در مقام بیان نحوست ماه آذار و اهمیت دادن به یشارت پایان آن نیست ،✅پس ازاین روایت نحوست ماه صفر برداشت نمیشود. دراین روایت کلمهٔ ماه صفروجودندارد،واگرمنظورپیامبرازآذار،ماه صفربوده،می بایست کلمهٔ صفرراذکرمیکردند. ومنظورازبشارت درجملهٔ پیامبر،نه به جهت بشارت است،بلکه به جهت بشارت دهنده است 🌸🌸*پس روشن گردید بشارت پایان ماه آذار صرفا علامتی بوده برای جلوگیری از سوء استفاده های برخی صحابه در آن ماجرا و نشانه ای برای بهشتی بودن حضرت ابوذر (رحمه الله) و این روایت ارتباطی به نحوست ماه صفر ندارد. پس هیچیک ازاین دوروایت،دلالت برنحوست ماه صفریاسایرماههاندارد. شیخ عباس قمی درمفاتیح آورده که :بدان که ماه صفرمعروف به نحوست است وبرای رفع نحوست هیچ چیزبهترازتصدق وادعیه واستعاذات وارده نیست...... اولا:شیخ عباس میگوید(معروف)است به نحوست،نه حقیقت. ثانیا:دعاهای وارده درمحفوظ ماندن ازبلاهای ماه صفردلالت برنحوست ماه نمیکند. ثالثا:مرحوم ملامحسن فیض درکتاب خلاصة الاذکارواطمینان القلوب،برای این دعاسندی ذکرنکرده. رابعاً:دلایل عقلی بیان شده ازجملهٔ: واقع شدن شهادت پیامبردراین ماه ویاشروع جنگهابعدازسه ماه حرام و....باعث نحوست آن شده، این دلایل برای پذیرفتن نحوست ماه صفرکافی نیست.چون اگرملاک نحوست یک ماه،شهادت شخصیت بزرگی باشد،پس بایدبگوییم ماه محرم وماه رمضان،جمادی الثانی وربیع الاول هم برای شهادت حضرات ائمه بایدنحس باشد.واتفاقا ماه رمضان ماه مبارک است. واگرهم نحوست آن بابت شروع جنگهای اعراب جاهلی بوده،نمیتوان پذیرفت دلیل خوبی برای نحوست باشد.چون بعدازماه رجب که ماه حرام است نیزباید این حکم صادق باشد.وماه شعبان رانحس بدانیم،که اینطورنیست. 🔴نتیجه اینکه دلایل چهارگانه برای نحوست صفرپذیرفتنی نیست.هرچندکه عمل به دعاها وتصدق دراین ماه ازلحاظ عقلی کارمطلوبی است. شاید منظورازبرخی روایات که به مانرسیده باشد،نزول برخی بلاها دراین ماه بوده که باخواندن دعای مذکوردرمفاتیح برطرف گردد.امابه هرحال این یک احتمال است.