من که اکنون اینجا نشستهام،
همهى درها را زدهام و جوابى نشنیده ام!...
نه این که نشنیده باشم، نه!
اما چنگى به دلم نزده اند! بعضى وقتها زیر هُرم نگاههاى سنگین و از سنگینى بار کلماتشان، دلم مىشکند! همیشه همینطور بوده!...
تو اولین پناهم بودى، بعد از آخرین دل شکستگى!...
این بار آمده ام تا نخستین پناه باشى و پایانى بر دل شکستگى ها!...
سلام آقای من! دستم را بگیرید!...
السلامعلیکیاصاحبالزمان♥️
💌کانال سلام آشنا💌
↪️
https://eitaa.com/joinchat/3999465605Cbb1b1d2c19