روز اول ماه مبارک رمضان، نوه‌ام عینک عیال را برداشت و پرت کرد، شیشه‌اش در آمد، عیال گفت ببر عینک سازی شیشه‌اش را جا بیندازند. گفتم: نیازی به عینک سازی نیست من هواپیما به آن مدرنی را تعمیر می‌کنم آنوقت نمی‌توانم شیشه‌ی عینک را بیندازم؟ با پیچ گوشتی پیچ عینک را شل کردم، فریم عینک حالت فنری داشت پیچ پرید هوا و افتاد روی فرش، عینک را گذاشتم کنار و دو زانو دنبال پیچ گشتم در حال چرخش رفتم روی عینک و فریم له شد! عیال را برداشتم بردم عینک‌سازی و جریان را گفتم، ایشان گفتند: باید دکتر مشخصات فریم را بنویسد تا نقطه‌ی کانونی شیشه‌ها درست باشد! رفتیم چشم پزشک و صد و پنجاه پول ویزیت دادم. اومدیم عینک انتخاب کنیم فریم هشتصد تومان و شیشه‌ها چهارصد هزارتومان، با عصبانیت اومدم بیرون نشستم پشت فرمان تا خواستم حرکت کنم زدم به یک ماشین عبوری، گلگیر جلو و دو تا از درب‌ها له شد. دو تا جوان پیاده شدند با بدوبیراه گلاویز شدیم چندتا مشت و لگد خوردم مردم جدا کردند زنگ زدیم پلیس راهنمایی، مقصر شناخته شدم با اینکه بیمه داشتم دو میلیون و پانصد هزار تومان خسارت دادم. به افسر گفتم اینها مرا کتک زدند لطفا بگویید افسر نیروی انتظامی بیاید. افسر نیروی انتظامی که اومد آن دو نفر مدعی شدند ما به خاطر تصادف کتک کاری نکردیم چون ایشان روزه‌خواری می‌کرد ما اعتراض کردیم و به همان خاطر کتک‌کاری کردم. افسر نیروی انتظامی سیگار را که دستم دید مورد را تایید و صورتجلسه کرد، گفت: فردا باید بیایی و بری دادسرا، هر چه خواهش کردم قبول نکرد. روزه‌خواری در ملاءعام مجازات دارد، در دادسرا به شلاق محکوم شدم. وقتی رفتم عینک را بگیرم از عینک‌ساز پرسیدم: اگر عینک را می‌آوردم شیشه‌اش را جا بیندازی چقدر دست‌مزد می‌گرفتی؟ گفت: این کارها را مجانی انجام می‌دهیم!🌺