🌹سلام برابراهیم 🕊 برادرم در عملیات آزادی خرمشهر شهید شد. او را در قطعه 26 بهشت زهرا (س) دفن کردیم. در مراسم او متوجه شدم که ابراهیم هادی با موتور یکی از رفقا به آنجا آمد . مادر ابراهیم ، دختر عموی ما حساب میشد و شهید مهدی خندان نیز پسرخاله ما بود. او پایش آسیب دیده بود و با عصا راه می رفت . وقتی کنار مزار رسید، شروع به روضه خوانی کرد . چقدر حالت زیبایی ایجاد شد😔 او بااخلاص مثال زدنی خودش می خواند و ما لذت می بردیم. وقتی می خواست برود ، به مزار برادرم اشاره کرد و گفت ؛ عجب جای خوبی دفن شده، من دوست دارم که ان شاءالله قبرم همین جا کنار شهید حسن سراجیان باشد که هرکسی از کنار این خیابان رد شد به یاد ما باشد. من این جمله در ذهنم ماند ، سال هابعد یک در محل خالی کنار برادرم دفن شد. وقتی ابراهیم ، در مجاورت برادرم ساخته شد،تعجب کردم و از خانواده ابراهیم پرسیدم؛ شما به منظور این مزار را انتخاب کردید!؟ پاسخشان منفی بود . اما یقین داشتم که خودش اینگونه می خواسته... 📚برگرفته ازکتاب سلام برابراهیم2 @SALAMbarEbrahimm