🏴« محو روضه‌ی امام حسین » ... هر هفته توی خونه روضه داشتیم وقتی آقا شروع می کرد به خوندن ، تا اسم امام حسین (ع) می اومد حاجی رو می‌دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می‌شد با روضه امام حسین(ع) انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد....🌷 یه بار وسطِ روضه . . . مصطفی رفته بود بشینه رو پاش؛ متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش! گریه‌کنون اومد پیشِ من، گفت: « بابا منو دوست نداره هر چی گفتم جوابم رو نداد ...» روضه که تموم شد، گفتم: «حاجی، مصطفی اینطوری میگه.» با تعجب گفت: « خدا شاهده نه من کسی رو دیدم نه صدایی شنیدم...» از بس محوِ روضه بود …. ✍ راوی: همسر شهید ۴۱ثارالله شهادت عملیات‌ کربلای‌ چهار۱۳۶۵🕊