@salambarebrahimm 💠 اونقدر به دشمن نزدیک شده بودیم که صدای حرف زدنشون رو می شنیدیم شروع کردند به تیر اندازی ... ترکش اصابت کرد به شکمش! 😓 چفیه رو از دور گردنش باز کرد بست دور شکمش ، صداش هم در نیومد خونریزی شدیدی داشت اما حرفی نمی زد ... نذاشت نیروها متوجه بشند ، تا آخر عملیات با همون حال ، گردان رو هدایت می کرد. ✌️ سردار