اربابت داره میرسه دیگه... رنگ ها رنگ خزان است بیا برگردیم این سفر بار گران است صحبت از جایزه ی ملک ری و گندم بود خواهرت دل نگران است بیا برگردیم چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده صحبت از مرگ جوان است بیا برگردیم ساربان خیره شده بر خم انگشتریت خنجرش نقره نشان است بیا برگردیم...