🔶 همه ی نمازهایی که در جبهه ها خوانده میشد ، واقعا با روح بود . نماز به رزمنده ها روحیه می داد. نمازی که در گرمای سوزان جبهه های جنوب می خواندیم با نماز خواندن در هوای معتدل خیلی فرق داشت. خوب به خاطر دارم وقتی که در رکعت دوم نماز به سجده می رفتیم ، مهر نماز پیشانی ما را می سوزاند. ما در جبهه زیر آفتاب داغ و سوزان نماز می خواندیم ، و پس از آن دعای «الهی قلبی محجوب» را هم خواندیم . 🔶 این ها به رزمنده ها معنویت خاصی داده بود. خدا به من این توفیق داد که در عملیات خیبر شرکت کنم. یه روز نیروهای عراقی از ساعت پنج صبح به شدت ما را گلوله باران کردند. وقتی ما نماز صبح راشروع کردیم ، تانک های عراقی به ما نزدیک شده بودند. با سرعت به طرف آنها تیراندازی کردیم. 🔶 من و یکی از دوستانم به نام « ذوالفقار پور پورانی » در کنار هم بودیم. بعد از چند لحظه دیدم او به حالت سجده سرش را روی هم گذاشته است. گفتم : مگر نماز نخوانده ای ؟ جوابم را نداد. به طرفش خم شدم. دیدم گلوله به گلویش خورده است. خواستم بلندش کنم ، اما او جواب نداد. می خواست در همان حالت سجده باقی بماند و در همان حالت با خدای خودش خلوت کرده بود. 💥💥💥💥💥💥 📔از شهدا چه خبر، صفحه 60 @SALAMbarEbrahimm