🌺 این بچہ خطا نمے ڪنہ
✍ زودتر از هر روز آمد خانہ، ناراحت و دمق.
می گفت دیگر بر نمی گردد سر ڪار، بہ آن میوه فروشی.
آخَر اوستا سرش داد زده بود.
خم شد صورتش را بوسید و آهستہ صداش ڪرد. ابراهیم بیدار شد ، نشست.
اوستا آمده بود هر طور شده، ناراحتی آن روز را از دل او در آورد و بَرش گرداند سرڪار.
اوستا می گفت‹‹صد بار این بچہ را امتحان ڪردم. پول زیر شیشہ ی میز گذاشتم ، توی دخل دم دست گذاشتم، ولی یہ بار ندیدم این بچہ خطا ڪنہ. ››
#شهید_محمدابراهیم_همتـــ 🕊
@SALAMbarEbrahimm