#خاطرات_شهدا
💠چند تا از بچه ها، کنار آب جمع شده بودند. یکیشان، برای تفریح، تیراندازی می کرد توی آب. زین الدین سر رسید و گفت «این تیرها، بیت الماله. حرومش نکنین. »‼️
جواب داد «به شما چه⁉️» و با دست هلش داد.
زین الدین که رفت، صادقی آمد و
پرسید «چی شده؟» بعد گفت«می دونی کی رو هل دادی اخوی⁉️»
دویده بود دنبالش برای غذر خواهی که جوابش را داده بود «مهم نیس.❕ من فقط امر به معروف کردم گوش کردن و نکردنش دیگه با خودته. »
@SALAMBAREBRAHIMM
💠یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 56