سلام صبح مهرشید شما به نیکی و روشنی و مبارکی و فرجامتون به خوبی و میمنت و خجستگی. آزادی کلمه زیبایی است که برخی حکام فقط در قالب کلام دوستش دارند و تنها میخواهند بر زبانش بیاورند، به اجرا که برسد برایشان تلخ و غیر قابل تحمل است. فردریک کبیر که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت می کرد از طرفداران سرسخت آزادی اندیشه بود. روزی سوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابان های برلین می گذشت. ناگاه چشمش به اعلامیه تند و تیزی که گروهی از مخالفان علیه او بر دیوار چسبانده بودند، افتاد! فردریک آن را خواند و گفت بی انصاف ها چقدر اعلامیه را بالا چسبانده اند. ما که سوار اسب هستیم، آن را خواندیم ولی افراد پیاده برای خواندنش به زحمت می افتند. آن را بکنید و پایین تر بچسبانید تا راحت تر خوانده شود! یکی از همراهان با حیرت گفت اما این اعلامیه بر ضد شما و حکومت شماست! فردریک گفت اگر حکومت ما واقعا به مردم ظلم کرده و آنقدر بی ثبات است که با یک اعلامیه ساقط شود، همان بهتر که زودتر برود. اما اگر حکومت ما بر اساس قانون و عدالت اجتماعی و آزادی بیان است، مسلم آنقدر ثبات و استحکام دارد که با یک اعلامیه از پا نیفتد!
⚘️⚘️❤️H Dj Ivriq