چراغِ راه! 🎙حجت الاسلام مصطفی اسکندری از مرحوم حاج شیخ محمود نگارنده نقل کردند که: در ایام نوجوانی شبی هنگام سحر از منزل بیرون آمدم که حرم (رضوی سلام الله علیه) مشرف شوم برف زیادی آمده بود و هوا بسیار سرد و راه رفتن بسیار مشکل. من هم با فانوسی میرفتم چند قدمی که رفتم دیدم کسی جلوتر می رود و پیوسته از دهانش نوری بیرون می آید که جلو پایش را می بیند. آمدم تا رسیدم، دیدم محدث قمی است، صلوات می فرستد و نور از دهانش بیرون می آید، ساکت می شود نور قطع می گردد. برگشتند و به من گفتند: فانوس داری؟ بیا جلو راه برو. جلو رفتم آن نور قطع شد بعد گفتند: آنچه را دیدی تا من زنده ام برای کسی نقل نکن. 📚ما سمعت ممن رایت، سید مجتبی بحرینی، ج ۱، ص ۳۳. 🌹نکته: مضمون این حکایت توسط حجت الاسلام الهی خراسانی از آیت الله میرزا حسنعلی مروارید ره نقل شده است با تفاوت که به ذکر «صلوات» تصریح نشده است. (سفینة البحار، جلد ، ص ۱۶، تحقیق بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی). 💐در سالروز وفات خاتم المحدثین شیخ عباس قمی رضوان الله علیه به روحِ ملکوتی ایشان صلواتی هدیه بفرمائید. @salavatnameh