رفع مشکلات به برکت صلوات! حجت الاسلام سید حسن صحفی سلمه الله تعالی: حقیر در سالهای حدود آخر عمر شریف حضرت آية ا... بروجردی ره ، جهت انجام وظیفه تبلیغی، گویا ماه صفر المظفر بود که عازم قمصر کاشان شدم. در بین راه مصمم گشتم تا برای حل مشکلات خود هزار مرتبه صلوات بفرستم «الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و احشرنا معهم و لعن اعدائهم اجمعین» در ماشین ختم صلوات را شروع کردم. پس از ورود به قمصر و گذشت چند روز، در عالم رؤیا دیدم که در منزلی هستم و مرحوم آقای بروجردی تشریف دارند و مهیای وضو ساختن هستند. حقیر یک ظرف آب آوردم خدمت معظم له تقدیم نمایم. بعرض رساندم حال من خوب نشده است. از قرار فردای آن شب در ساختمان باغ یکی از آشنایان با عده ای نشسته بودیم. ضمن صحبت بنده خواب خود را نقل کرده و اضافه نمودم: بمن یک خیری خواهد رسید، زیرا هرگاه آقا را در خواب دیدم خیری متوجه من شده است. پس از نقل این ماجرا هنوز چیزی نگذشته بود که یک مرتبه دیدم مرحوم آقای حاج آقا سید محمدنوابی که حقیر در منزل ایشان وارد بودم داخل اطاق شدند. نامه ای از مرحوم پدرم در دست داشتند. همین که آنرا گشودم، دیدم آن فقید سعید مرقوم فرمودند (قریب باین بیان): فلان قوم و خویش آمد و به وضع قرض های تو را سر و صورتی داد! منبع: شمّه‌ای از آثار ادعیه و انفاس قدسیّه یا داستان‌های جالب، سید حسن صُحفی، قم: انتشارات شهاب، 1383، ص 234 و 235. به روح با کرامت آیت الله سید حسین بروجردی رضوان الله تعالی علیه، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید. @salavatnameh