ما از تو غایبیم یا شما از ما...؟ یکی از علاقمندان مرحوم علامه سید محمد باقر موحد ابطحی ره از شهر اقلید نقل میکند: از اقلید راهی قم شدیم تا پس از زیارت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام، به خدمت ایشان نائل شویم. لحظه ورودمان به منزل ایشان مقارن با اذان صبح بود که آن عارف الهی و سوخته دلِ صاحب زمانی، با چشم تر و اشک بصر، ما را از حال خود با خبر میکرد که از حبّ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف منقلب شده بود و ما چه میدانیم شاید در خلوت با یار گفتاری داشت و... آری! آن چشمان بارانی، قراری نداشت، چشمانی که به تعبیر مردم، چشمه است، نه چشم، و این تعبیر گزاف و خلاف نیست، ما بیش از نیم قرن شاهد این بصر و اشک تر که از خوف خدا و حب پیامبر صلی الله علیه و آله و امام و رهبر می بارد بوده ایم. اما آن شب و سحر حال دگری بود، بدون مقدمه و بلافاصله پس از جواب فرمود: 🌹«دوستان! چرا برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نمیسوزید؟! چرا برای فرج آقا که فرج اسلام و خود ما است، دعا نمیکنید؟! چرا در پنهان و خلوت برای این غریب، امن یجیب نمیخوانید؟! چرا برای غربت امام، ضجه و ناله نمیزنید و یاد و نام حضرتش را به سر زبانها نمیاندازید و عجین جان و قرین ایمان آنها نمیسازید؟! » خدا میداند ما سوختن و گریستن آیت الله موحد ابطحی را در عبادت و بندگی خدا و اطاعت رسول الله و محبت ائمه هدی و مصائب آل عبا علیهم السلام بسیار دیده بودیم، اما آن عشق سحری و نوحه گری، حال دگری بود و شاید خبری...؟! ما نیز منقلب شده بودیم و با آن آقا هم نوا. نماز جماعت صبح را در منزل، به امامت آن فقیه خاضع و عالم دلباختهی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اقامه کردیم و پس از اتمام و قرائت تعقیبات و تلاوت تسبیحات، ایشان به عادت همیشگی که چند دقیقه پس از نماز، رو به قبله صحبت میکردند، آن روز از امام زمان گفت و با اشک جاری و چشم بارانی، خطاب به حضرتش مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عرض میکرد: 🌹ای عزیز فاطمه! تا کی و چند ما را به شما این فاصله؟ جانمان به لب رسید و نیامدی! بیا ای روح سحر که طاقت صبرمان تمام شد و سرمایه عمرمان از دست رفت. بیا ای یوسف زهرا که من غیر دعا و جز این اشک ریزان و آه سوزان، چیز دیگری ندارم که تقدیم قدمت و زینت راهت کنم. آنگاه با حال سوزان ادامه داد: 🌹«یا حجت بن الحسن! آقا بگو به من که ما از تو غایبیم یا شما از ما، که شما حاضر و بر اعمال ما ناظرید و ما در دید شما غایب نیستیم و حاضر در محضر شماییم، اما ما غایب غیبت خویشیم و در حجاب خود». مرحوم علامه این سیره علمی را در بسیاری از شهرها از جمله قم، اصفهان، و شهرهای دیگر، خاصه شهرستان اقلید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و قدمگاه امام رضا علیه السلام به کار گرفتند و صدها مسجد، حسینیه، مهدیه، کتابخانه، مدرسه، بیمارستان، درمانگاه، کارخانه، پل، جاده، مؤسسه وتونل ابا صالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و دارالشفای حضرت بقیت الله با مرکزیت‌ام آر آی را از قبل از پیروی انقلاب اسلامی تاکنون به اسامی سامیه و القاب نامیه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نامگذاری کردند که این نشان از عشق ودلدادگی و غایب نبودن از امام و یک سنت حسنه و شیوه تبلیغی نمونه است. 📚کتاب در شعاع جانان، ص ۲۷۵. ☘️نکته: کتاب «در شعاع جانان» شرح حال آیت الله سید محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی ره است و در سایت کتابخانه قائمیه موجود است. 💐به روح ملکوتی و ولایی آیت‌الله سید محمد باقر موحد ابطحی و پدر بزرگوارشان آیت الله سید مرتضی موحد ابطحی رضوان‌الله علیهما، صلواتی هدیه بفرمائید. @salavatnameh