ارسال شده از سروش+: ⭕نقشهاى مربى مربى خوب آن نيست که خود به جای افرادش میبيند و تصميم میگيرد و از ديده ها و تصميماتش، براى آنها سخن میگويد، بلکه مربى کسى است که افراد را در جريان نيازها میگذارد و آنها را آزاد میکند و آموزش میدهد که خود ببينند و حرکت کنند و سپس در سر بزنگاه ها و در کنار حادثه ها تذکر میدهد و يادآورى مینمايد که بيابند و پيش بتازند. آنجا که هدف تربيتى، غلتاندن و به دوش کشيدن نيست، بلكه هدف راه رفتن و به پا ايستادن انسان، انتخاب و اتخاذ اوست، در اينجا کار مربى و روش او هم عوض میشود. ۱. در اين جا، مربى بايد فكر انسان را از جبرهاى حاکم آزاد کند؛ از جبرهايى که در درون و در بيرون،انسان را به بند میکشند. انسان گرفتار جبرهايى است: جبر تاريخ، جبر محيط، جبر وراثت، جبر تربيت، جبر طبيعت، از بيرون و جبر غريزه و جبر فكر و جبر عقل، در درون. انسان همراه اين جبرها هست. و تنها با درگيرى و هماهنگ شدن همين جبرهاست که به آزادى میرسد. ۲ -کار ديگر او آموزش دادن و تعليم دادن و راه رسيدن تا قله ها را نشان دادن است. اوست که بايد طرز برداشت و طرز تفكر را به انسان بياموزد و روشها را بدست بدهد، و انسانى که گرفتار نسيانها و غفلت هاست، ناچار نيازمند تذکرها و يادآوری هاست.