گوشه ای از دروس مکتب شناسی آیت الله سیستانی حفظه الله ۵ مقایسه تولید علم آیت الله سیستانی با درس خارجهای رایج اگر بخواهیم انصاف و پیشرفت و تولید علم را در نظر بگیریم، واقعا آیت الله سیستانی در آن سال هایی که این درس ها را گفتند در نهایت روشنفکری این ها را گفته اند و من فکر می کنم تولید علمی که ایشان داشته اند در مجتهدینی که ما داشتیم، واقعا قابل اعتناست. من معتقد به این نوع کارها هستم و اگر بخواهم درسی داشته باشم همین کارهای مکتب شناسی فقهی و اصولی را می کنم. ولی این که درس خارج ما مثلا نصفش یا چهار پنجم یا سه پنجمش تقریر باشد و حالا دو پنجمش هم اشکالات جزئی ای باشد که واقعا در کلیت کار تاثیری ندارد و الان درسهای خارج ما این طور شده است، این تولید علم نیست. اشکالاتی به سبکهای تحول در علوم انسانی و فقه های مضاف از آن طرف هم تولید علم هایی که مثلا از علم فقه یا اصول می خواهند کل علوم انسانی را متحول کنند! از مبانی بنیادی تا راهبردی تا کاربردی، تحول در علوم ایجاد بکنند، این موارد واقعا ساده انگاری است. ما اگر علوم انسانی را بشناسیم، اگر سطوح و اقسام علوم انسانی را بشناسیم، می فهمیم که علوم انسانی این طور نیستند که شما بتوانید با یک علم اصول یا فقه همه را سامان بدهید. بحثهای علوم انسانی، مباحث معرفت شناسی دارد که اصلا علم اصول به این ها نمی پردازد و بحث های برنامه های کاربردی دارد و این که اصلا فقیه بخواهد متکفل این ها باشد، این خودش اول کلام است. غرض این است که تولید علم بعضی موسسات یا بعضی جاهایی که این نگاه ها را برای فقه و اصول و نوآوری در آن دارند. واقعا حرف هایی است که انسان محصلی را در ته آن نمی بیند. حرف های مختلفی هست که نمی خواهم وارد بشوم ولی باز این را هم یک اشاره ای بکنم مثلا فقه هنر، فقه نظام، فقه خانواده، این ها را هم من ته¬اش محصلی نمی بینم. ما اصلا علوم انسانی را نمی شناسیم که داریم این کار ها را می کنیم. بله حالا ممکن است فقه نظام در بعضی جاها حرف قابل اعتنایی باشد. فقه هنر، فقه تربیت، فقه رسانه و ... این حرف ها هم چیزی نیست که مشکلات مملکت ما و درد ها را حل بکند. این ها ناشی از این است که ما نه شأن فقه، نه شأن فقیه و نه علوم انسانی را می شناسیم، بعد حالا فکر می کنیم مثلا فقه را مضاف کنیم... فقه بین الملل و بعد مثلا بگوییم آیا برای انتشار اسلام اصل این است که جهاد ابتدایی کنیم یا نه، اصل تبلیغ است؟ این ها چیز هایی است که ما نفهمیدیم و نمی دانیم الان مثلا مشکل وزارت امور خارجه ما- نمی خواهم بگویم در این که دیپلماسی انقلابی ندارد نیست- ولی این که ما بیاییم فقه را این طور سامان دهیم که مثلا اول بیاییم جهاد ابتدایی بکنیم یا تبلیغ کنیم، چیزی نیست که مشکل گشای مملکت ما باشد یا حالا نظریات دیگری که نمی خواهم وارد بشوم که چهار پنج تا نظر در علوم انسانی هست که من فکر نمی کنم هیچکدامشان واقعا منتج باشد و دردی را دوا کند. حالا این که چه چیزی منتج هست، یک بحث دیگری هست. حرف آخر اینکه اگر بخواهیم اصول را واقعا برای فقه سامان دهی بکنیم و قانون شرعی و نکاتی که مربوط به آن هست را بهتر بشناسیم، واقعا طرح ایشان، طرح قابل اعتنایی هست و یک چیز هایی هم به ذهن بنده رسیده است که حالا آن ها هم شاید بد نباشد، فعلا که نیاوردیم و نمی خواهیم بگوییم. @salmanraoofi