الهی، شکرت که اقتضای عین ثابت حسن، اغتذای از مادبۀ محمّد و ال محمّد است. الهی، شکرت که از پستان ایمان و طهارت و تقوی شیر خورده ام. الهی، چه جویم که غایت نشان از تو بی نشانی است، و چه گویم که نهایت عرفان به تو سرگردانی است. الهی، حسن بسیاری از جنازه های زنده را می بیند و می گوید: «الحمد لله الذی لم یجعلنی من السواد المخترم». الهی، قران و انسان عرفان و برهان یکی اند و از هم جدایی ندارند، حسن را تاحد جمعی ده! الهی، سین را در دل حسن نهاده ای، یاسین را هم در دل حسن نِه! الهی، خوشا به حال کسانی که عبادت محبانه دارند! الهی، «سبحانک و تعالیت»، قطرۀ ماء مهین را چه منیّتی و چه مُنیتی؟ الهی، به عزّت جمال اسم عزیز جمیلت، حُسن صنیع شمایل حسنت را از مشایل مُثله مصون بدار و ان گوهری را که اول بار به (نفختُ فیهِ- حجر/۲۹) بدو عطا فرموده ای هم امل بار به (الله یتوفی الانفس- زمر/۴۲) مقبوض و متوفا بدار. الهی، از توبه هایم توبه کردم. الهی، انچه حسن خواست نکو شد که نشد. الهی، این ادم نماها که از خوردن گوشت برّۀ گوسفند تا بدین اندازه درّنده اند، اگر گوشت گرگر و پلنگ را بر انان حلال می فرمودی چه می شدند؟! الهی، راز دل با تو چه گویم که تو خود راز دلی دانه و لانه بال و پر و پرواز دلی الهی، همه تو را خوانند: قمری به قوقو، پوپک به پوپو، فاخته به کوکو، حسن به هوهو. الهی، به رحمت رحمانیّه ات نطقم داده ای، به رحمت رحیمیّه ات سکوتم ده! الهی، حاصل کار و کوششم این شده است که از غفلت به در امده ام و در حیرت افتاده ام. الهی، شکرت که موت اخترامی دامن گیرم نشده است. الهی، شکرت که حسنت هم مشمول موهبت (و انّی عُذتُ بربّی و ربّکم ان ترجمون- دخان/۲۰) شده است. الهی، شکرت که ندای (یا ایّتها النفس المطمئنه- فجر/۲۷) را لبّیک می گویم. الهی، شکرت که بر قدم لقمان و ایّوبی مشهد و یعقوبی مشربم. الهی، شکرت که به زیارت حقیقت طلعت دل ارای کتابت تشرّف یافته ام. الهی، شکرت که در این شهرالله ۱۴۱۴ ه . ق . پیش از لیلهالجَوائز به جایزه رسیده ام. الهی، شکرت که فهم خطاب محمدی روزی ام شده است. الهی، شکرت که همۀ نقش ها بر اب شد و کثرتی که حجاب بود سراب شد. الهی، شکرت که حسن مجذوب نظام احسن وجود است. الهی، شکرت که عقل و دینم دستم را بسته اند. الهی، شکرت که حسن زمینی احسن اسمانی شده است. الهی، حسن روزگاری غرق در کتاب تکوینی و تدوینی است و هنوز در فهم یک حرف، طرفی نبسته است. الهی، نبیّ تو خاتم الانبیاء صلی الله علیه و اله فرمود: «کل اسم من اسماء الله اعظم»، و ولیّ تو صادق ال محمد علیه السلام فرمود: «انّ اه، اسمٌ مِن اسماء الله»، حسن را از همه اسم اعظم بیشمارت فقط یک اسم اعظم «اه» است که جز اه در بساط ندارد. الهی، شکرت که طعمه و لقمۀ من از مادبه ات قران کریم است. الهی، حسن، مفت پیر شده است. الهی، شکرت که هر کتابی را می خوانم، کتاب وجود خودم را می خوانم. الهی، شکرت که زنگ تفریح من گشت و گذار در کتب و دفاتر علمی و تماشای انهاست چنانکه ولیّ تو امام علی وصیّ علیه السلام فرمود: «الکتبُ بساطین العلما».