⭕️دلیل رویکرد متناقض «تعامل و مداخله» آمریکا در قبال ایران چیست؟ 🔹مرور تحولات یک‌سال گذشته نشان می‌دهد که غرب در تقابل با ملت ایران به نقطه‌ای رسیده‌ که برای حفظ آبرو و پرستیژ هم که شده، چاره‌ای جز هیاهو و پروپاگاندا در ظاهر و پذیرش روندهای مطلوب ایران در پرونده‌های مختلف ندارد. 🔸غربی‌ها در شهریور سال گذشته در حالی با وجود نهایی شدن مذاکرات رفع تحریم‌ها، به بهانه برگزاری انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره، روند گفتگوها را متوقف کردند که در واقع مترصد نتایج پروژه آشوب و براندازی در ایران بودند. ✔️آنها از اجرای این پروژه و همچنین طرح ادعاهای دروغ در خصوص مشارکت ایران در جنگ اوکراین به نفع روسیه، دستِ‌کم دو نتیجه را انتظار داشتند تا از پی آن دست پایین خود در مذاکرات را به دست بالا تبدیل کنند: 1️⃣؛ شکاف و دوقطبی داخلی که منجر به کاهش سرمایه اجتماعی نظام و تضعیف حاکمیت شود. 2️⃣ انزوای ایران در جامعه بین‌المللی که منجر به پذیرش اجباری زیاده‌خواهی‌های غرب شود. ✔️اتاق فکرهای غربی-صهیونیستی از چند ماه پیش تصمیم گرفتند دستِ‌کم سه موضوع را به ابزاری برای تشدید فشارهای جدید به ایران تبدیل کنند: 🔹اول؛ سالگرد اغتشاشات سوژه مناسبی بود تا غربی‌ها به بازتولید آشوب و ناامنی بپردازند. حجم گسترده تجهیز و تسلیح عناصر تروریستی در داخل با هدف کشته‌سازی، تولیدات پرحجم رسانه‌ای با هدف تحریک افکار عمومی و موضع‌گیری‌های مداخله‌جویانه مقامات اروپایی-آمریکایی، نمونه‌هایی از این دست هستند. 🔸دوم؛ نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سوژه دیگری بود که به زعم غربی‌ها فرصت مغتنمی در این راستا به شمار می‌آمد. آنها که به‌دلیل قدرت بازدارندگی و پاسخ‌دهی ایران از یک سو و شکست پروژه انزوا از سوی دیگر قادر به صدور قطع‌نامه ضدایرانی نبودند، با صدور سه بیانیه جداگانه، کوشیدند ضمن حفظ پرستیژ خود، ایران را نزد افکار عمومی جهانی عنصری نامطلوب جلوه دهند. 🔹سوم؛ پایان سال هشتم برجام و رفع خودکار تحریم‌های موشکی و هسته‌ای در ۱۸ اکتبر سال‌جاری، موضوع دیگری بود که به ویژه اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی در تلاشی از سر استیصال خواستند از آن علیه ایران بهره‌برداری تبلیغاتی کنند. ◽️از پس این تحولات، دستِ‌کم می‌توان درباره دو گزاره به قطعیت رسید: 🔸نخست اینکه؛ در ماهیت بحران‌زیست و خوی مداخله‌گر نظام سلطه، هیچ تغییری حاصل نشده و هر جا و هر زمانی که منفعتش ایجاب کند و بتواند، از انواع ابزارهای خود برای خلق بحران و تشدید فشار بر دیگران استفاده می‌کند. 🔹دوم اینکه؛ غرب هر جا و هر زمان که برایش صرف نکند یا از خلق بحران و فشار چیزی عایدش نشود، ناگزیر به مذاکره رو می‌آورد و اگر باز هم زورش نرسید ناگزیر به خواست طرف مقابل تن می‌دهد. این گزاره، شاهدی روشن بر همان منطقی است که رهبر حکیم انقلاب بر اساس آن فرمودند؛ اگر به قله برسیم، دشمنی دشمنان با ما پایان خواهد