. مجرمان امنیتی در این شورا چه می‌کنند؟! -۱ ۱) بسیاری از عبارات کوتاه امام خمینی(ره)، عصاره فهمی عمیق از مطالعه قرآن و سیره اهل بیت‌(ع) است؛ از جمله آنجا که گفت: «منافقین، از کفار بدترند». خداوند متعال، منافقین را دارای هیبت ظاهری و زبان بازی معرفی کرده و سپس می‌فرماید: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ. همانا آنها دشمن هستند، (ای پیامبر) از آنها بر حذر باش، خداوند آنان را بکشد، (از حق) به کجا بازگردانده می‌شوند؟»... ۲) اوایل دهه ۶۰، می‌شنیدیم برخی آدم‌های معاند درباره آقای منتظری جوک ساخته‌اند و ضمن تشبیه او به فلان شخصیت منفی کارتونی، مورد استهزا قرار می‌دهند. اما به چند سال نرسید که همان جماعت معاند، ناگهان مریدان دو آتشه آقای منتظری شدند و بزرگان آنهاُ تا آن مرحوم را به زمین نزدند، دست از سر او برنداشتند. چنان او را دوره کردند که بتوانند نظراتی در حمایت از اعضای سازمان تروریستی منافقین، گروهک بهائیت و حرمت داشتن برنامه هسته‌ای و... بگیرند و نهایتا او را خرج فتنه سبز (آشوب علیه جمهوریت و اسلامیت) کنند. ۳) منافقین در این ۴۵ سال، حیثیت چند رئیس‌جمهور را نابود کردند و تا آنها را بر زمین نزدند، دست برنداشتند. یک نمونه، ابوالحسن بنی‌صدر، که دفتر هماهنگی او، تبدیل به حیاط خلوت گروهک منافقین برای مهندسی اختلاف و درگیری و آشوب در کشور (در اوج جنگ تحمیلی) شده بود. حضرت امام پس از صدور حکم بی‌کفایتی بنی‌صدر توسط مجلس، فرمودند «خدا می‌داند که من مکرر به این گفتم که آقا، اینها تو را تباه می‌کنند، این گرگ‌هایی که دور تو جمع شده‏اند و به هیچ چیز عقیده ندارند، تو را از بین می‌برند، گوش نکرد، هی قسم خورد که اینها فداکار هستند». (صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۶۸ و۶۹) ۴) آقای «ص- ز» از عناصر متظاهر به حمایت از مرحوم ‌هاشمی، ۱۲ خرداد ۱۳۹۲ در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای بهار گفته بود: «حاکمیت، اپوزیسیون نمی‌خواهد، اما ما نمی‌توانیم اپوزیسیون را از دید حاکمیت تعریف کنیم. همان گونه که ما می‌بینیم ‌هاشمی به اپوزیسیون تبدیل می‌‌شود، حاکمیت هم این را می‌‌بیند و به ‌هاشمی می‌‌گوید آشیخ اکبر باید تکلیفت را معلوم کنی؛ از شما بهره‌برداری می‌‌کنند و هل می‌دهند تا چهره‌ای بسازند که در مقابل نظام قرار بگیری. ضرورت دموکراسی‌ خواهی، اینها (نهضت آزادی، سازمان مجاهدین انقلاب، و دفتر تحکیم) را پشت سر کسی سوق خواهد داد که شنل اپوزیسیون را به تن کند.‌هاشمی که عمر نوح ندارد؛ ۵ یا ۱۰ سال دیگر با ما نخواهد بود، اما جنبش ادامه پیدا می‌‌کند. اگر ‌هاشمی، خاتمی و هر کسی نتواند حداقل خواسته‌‌های ما را لبیک بگوید، جنبش، آنها را پس می‌‌زند. نگران نباشید که آقای رفسنجانی می‌‌تواند پا به پای ما بدود یا نه، اگر نتواند همپا با اپوزیسیون بدود، حذف می‌‌شود. مهم نیست او چه می‌‌کند. یا می‌‌تواند پا به پای این قطار باشد یا نه. اگر حذف شد، هیچ اتفاقی نمی‌‌افتد، اپوزیسیون یک شخصیت دیگر را درون نظام پیدا می‌کند». ۵) همچنین پايگاه اينترنتي گروهک«ملي- مذهبي» که از خارج کشور بارگزاری می‌شود، ۱۹ آبان ۱۳۹۱ نوشت: «رفتار ‌هاشمي و آنچه بر فرزندان او رفته، اپوزيسيون را بر سر تصميم‌گيري مي‌نشاند. با او چگونه بايد رفتار كرد؛ او كه در كارنامه‌اش قلع و قمع «ديگران» را به طور پررنگ دارد و در تصميم‌هاي بزرگ از جنگ تا اتفاقات سال ۶۷، قتل‌هاي زنجيره‌اي و... جزو تصميم‌سازان بوده و اكنون با دموكراسي خواهان افق مشترك پيدا كرده؟ تكليف چيست؟ آيا بايد تاريخ ‌هاشمي را به فراموشي سپرد، يا اين كه به طور تاكتيكي فعلا در مورد او سكوت كرد تا اگر زوري دارد، ضربه‌اش را به حكومت بزند و بعد كه نوبت خود او رسيد، به حسابش رسيد، يا اين كه اصولا تاريخ او را فاش فرياد زد و از هر سازش و حمايتي از او تن زد؟ اگر بر اين باشيم كه بايد پراگماتيستي عمل كرد، خيلي زود مي‌توان به اين رسيد كه حمايت از ‌هاشمي به صلاح است، چرا كه او به نسبتي، به تحقق خواسته‌هاي ما نيز كمك مي‌كند؛ فارغ از اين كه اگر آرمان‌خواهانه عمل كنيم، هرگز به زير علم كسي چون ‌هاشمي نخواهيم رفت، چرا كه عملكرد او با آب كوثر هم پاك نخواهد شد و همدستي با او، دامن آدمي را آلوده مي‌كند! هرگز نبايد از گناه اينان گذشت، اما بايد تاكتيكي برخورد كرد، يعني در برابر گناهان‌شان سكوت كرد تا وقت آن برسد». 💢ادامه دارد https://eitaa.com/samen_felavarjan