«حِینَ رَأَیتَ الدُّنْیا لَک مُسْتَوْسِعَةً وَ الأمُورَ مُتَّسِقَةً وَ حِینَ صَفَا لَک مُلْکنَا وَ سُلْطَانُنَا؛ آن زمانی که دیدی چند روزی روزگار به وفق مراد تو می چرخد و کارهای تو منظم شده است و آن زمان که ملک و مقام رهبری ما، برای تو صاف و هموار شده اند. [زهی خیال باطل!!]» [15]؛ زیرا این چیرگی موقت و زودگذر، همانند کفِ روی آب تمام می شود و چهرة حقیقت گران عاشورا، همانند آب زلال در پهنای تاریخ روشن و درخشان خواهد ماند. توکل به خدا ثمرة ایمانِ واقعی دختر زهرای اطهر(س) با دلی مملو از ایمان و سرشار از توکل به خدا و اعتماد به نفس و اعتقاد تام به این آیة شریفه که می فرماید: ((إِنِّی تَوَکلْتُ عَلَی اللهِ رَبِّی وَ رَبِّکمْ ما مِنْ دَابَّةٍ إِلاّ هُوَ آخِذٌ بِناصِیتِها إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»؛ «من بر "الله" که پروردگار من و شماست، توکل کرده ام. هیچ جنبنده ای نیست، مگر اینکه او بر آن تسلط دارد؛ [اما سلطه ای با عدالت! چرا که] پروردگار من بر راه راست است!»،[16] به خطبة خود ادامه داد و خطابه اش را به اوج رساند. بانوی با شهامت خاندان وحی، با مثال هایی شایسته و مناسب، اندیشه های غلط طاغوت صفتان را توضیح داد و با توکل به خدای متعال به جاودانگی یاد و خاطره و پیام حماسه سازان عاشورا پرداخت و عجز و ناتوانی ستمگران را در مقابله با این فرهنگ آسمانی خاطرنشان کرد. در مقابل طاغوت ستمگری که تمام ممالک اسلامی را زیر سیطرة قدرت خود داشت، چنان با شهامت سخن گفت که ارکان قدرت او و تمام وجودش را به لرزه در آورد و فرمود: «وَ سَیعْلَمُ مَنْ سَوَّلَ لَک وَ مَکنَک مِنْ رِقَابِ الْمُسْلِمِینَ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلاً وَ أَیکمْ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَی الدَّوَاهِی مُخَاطَبَتَک إِنِّی لأسْتَصْغِرُ قَدْرَک وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِیعَک وَ أَسْتَکبِرُ تَوْبِیخَک لَکنَّ الْعُیونَ عَبْرَی وَ الصُّدُورَ حَرَّی[17]؛ به زودی آن کس که تو را فریب داد و بر گردن مردم سوار کرد (یعنی معاویه) خواهد فهمید که برای ستمکاران، عوضِ بدی در انتظار است و خواهد فهمید که کدام یک از شما جایگاهش بدتر و سپاهش ناتوان تر است. اگر چه پیشامدهای ناگوارِ روزگار، مرا به سخن گفتن با تو کشانده است؛ ولی در عین حال، ارزش تو در نظر من، ناچیز و اندک و سرزنش تو بزرگ و ملامت و توبیخ تو بسیار است؛ ولی چه کنم که چشم ها پر اشک است و سینه ها سوزان». دفاع از فرهنگ شهادت از منظر قرآن و اهل بیت((ع)) مقام شهادت، رفیع ترین مقامی است که یک بندة شایسته به آن نایل می شود. رسول خدا(ص) در این باره می فرماید: «فَوْقَ کلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّی یقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللهِ فَلَیسَ فَوْقَهُ بِرٌّ[18]؛ بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری است تا اینکه شخص در راه خدا به شهادت برسد. هنگامی که در راه خدا به شهادت رسید، دیگر بالاتر از آن نیکی وجود ندارد». امام علی(ع) نیز همواره آرزوی رسیدن به چنین مقامی را داشت و می فرمود: «إِنَّ أَکرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ وَ الَّذِی نَفْسُ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ بِیدِهِ لألْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّیفِ أَهْوَنُ عَلَی مِنْ مِیتَةٍ عَلَی الْفِرَاشِ فِی غَیرِ طَاعَةِ اللهِ[19]؛ همانا، گرامی ترین مرگ ها کشته شدن [در راه خدا] است. قسم به آنکه جان پسر ابوطالب در دست اوست، هزار مرتبه ضربت شمشیر خوردن، بر من آسان تر است، تا در بستر مردن در غیر طاعت خدا». پیام آور خون شهیدان دشت نینوا، در سخنرانی خود به نحو شایسته ای، مقام شهیدان را از منظر وحی بیان کرد و با عبارات خود، به تفسیر آیة شهادت پرداخت و پیروزی حقیقی شهیدان در دادگاه عدل الهی را اعلام داشت: «وَ لَتَرِدَنَّ عَلَی رَسُولِ اللهِ بِمَا تَحَمَّلْتَ مِنْ سَفْک دِمَاءِ ذُرِّیتِهِ وَ انْتَهَکتَ مِنْ حُرْمَتِهِ فِی عِتْرَتِهِ وَ لُحْمَتِهِ حَیثُ یجْمَعُ اللهُ شَمْلَهُمْ وَ یلُمُّ شَعَثَهُمْ وَ یأْخُذُ بِحَقِّهِمْ "وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ"؛ حَسْبُک بِاللهِ حَاکماً وَ بِمُحَمَّدٍ خَصِیماً وَ بِجَبْرَئِیلَ ظَهِیراً[20]؛ ای یزید! هر آینه بر رسول خدا(ص) وارد می شوی با همین باری که از ریختن خون فرزندان رسول خدا(ص) و هتک حرمت او دربارة خاندان و خویشاوندانش بر دوش داری. هنگامی که خداوند همه را جمع می کند و حق آنان را باز می گیرد. [قرآن فرموده است]: هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند؛ بلکه آن ها زنده اند و در پیشگاه خدا [از نعمت ها و مواهب] روزی داده می شوند. همین [بیچارگی] تو را بس که [در روز قیامت،] داوری چون خداوند، و [خونخواه و] خصمی چون محمد(ص) داری، که جبرئیل پشتیبان اوست». مهلت خداوند برای ستمگران