🔴 فاتح حلب 💬 🔹 در حلب هنگامی که درحال جنگیدن با دشمن بودیم، دشمن آمد و جاده (ده‌خَناسر به اَسقیا) پشت‌سر ما را بست. محاصره شدیم، به‌گونه‌ای که دیگر نه غذا می‌آمد، نه آذوقه، نه مهمات، نه سوخت، نه نیرو. یک هلی‌کوپتر با همه مشکلات در تاریکی شب می‌آمد یک‌سری امکانات می‌آورد و می‌رفت. 🔸 در این شرایط حاج‌قاسم به منطقه محاصره آمد و فرماندهی منطقه را برعهده گرفت. ابواحمد را به منطقه اثریا فرستاد، خودش هم از منطقه خناسر در حلب جنگید. البته یک‌ماه طول کشید تا توانست به این محاصره پایان دهد. ✅ شما بروید همه اموالش را بررسی کنید. جز آن اموالی که از پدرش به او ارث رسیده است چیزی ندارد. در بعضی مواقع به منطقه خودش در کرمان می‌رفت و باغبانی می‌کرد. کشاورزی می‌کرد. حاج‌قاسم این‌گونه حاج‌قاسم شد. حاج‌قاسم پا را روی نفس خود گذاشته بود. 🔹 باور کنید آمریکایی‌ها اگر می‌دانستند که این غوغا در منطقه به وجود می‌آید این کار را نمی‌کردند. اشراف اطلاعاتی نداشتند، شناخت نداشتند، نفهم بودند که این کار را کردند چون ضرر شهادت حاج‌قاسم برای آمریکایی‌ها خیلی بیشتر از حضورش بود. 🔸 ما ژنرال‌های کشورهای دیگر را هم می‌دیدیم، کجا بودند؟ در محل‌های امن عَقَبه با بی‌سیم می‌گفتند پیش. چه پیش؟ حاج‌قاسم این‌گونه حاج‌قاسم شد. در ایران از هرکجا می‌توانست برای جبهه مقاومت کمک می‌گرفت. ✅ خب مسلحان، حلب را که بسیاری از مردمش اهل تسنن هستند، به‌عنوان پایتخت انتخاب کرده بودند و حکومت‌شان را از آنجا اداره می‌کردند. حاج‌قاسم هم وقتی قدری از دمشق خیالش راحت شد سریع به‌سراغ حلب رفت. همه نیروها را آورد، تمرکز کرد. ابتدا جنوب حلب سپس شمال حلب منطقه نُبُل الزهرا و سپس خود منطقه حلب. در خود منطقه حلب حاج‌قاسم ماه‌ها ماند. حلب شهر بسیار بزرگی است. بزرگ‌ترین شهر اقتصادی، دانشگاهی و کشاورزی سوریه است. 💢 حاج‌قاسم همیشه توصیه می‌کرد که بچه‌ها دنبال چرب و شیرین زندگی نباشید. دنبال چرب و شیرین دنیا نباشید. به خدا توکل کنید. توصیه‌هایش همین‌ها بود، سالم باشید. @samen_pirbakran