بسم الله الرحمن الرحیم
✅ادامه بحث فراماسونری با عنوان « فلسفه شکل گیری فراماسونری »
👈 قسمت دوم
👈 خاستگاه فراماسونری ،بر اساس اصول اعتقادی الحادی است.و در تعارض بودن با تمامی مذاهب الهی و توحیدی .
👈مایکل هاوارد مورخ آمریکایی در این باب مینویسد « چرا مسیحیت منتقد فراماسونری است ؟!
وی پاسخ این سوال را در« رموز »فراماسونری می داند ،اگر این رموز در دسترس عموم قرار گیرد برای کسانی که از فلسفه آن مطلع نیستند قابل درک نخواهد بود. در حقیقت اینکه بسیاری از اعضای لژها نیز معنای رموز را درک کنند،پائین است.در محفل درونی فراماسونری ،در میان کسانی که به درجات بالای سازمان رسیده آند ،ماسون هایی وجود دارند که خود را وارثان سنت الهی و متعلق به دوران پیش از میلاد می دانند که از اعضای پیشین به تواتر به آنها منتقل شده است.
👈ماسون اعظم « نکدت اجران» در این مورد می نویسد:« بعضی ماسون ها گمان می کنند فراماسونری نوعی سازمان نیمه مذهبی _نیمه خیریه است که در آن می توانند ارتباطات اجتماعی پسندیده داشته باشند و لذت ببرند.
عده ای دیگر فکر می کنند هدف فراماسونری این است که انسان های خوب را خوب تر کند.
باز عده ای گمان می کنند فراماسونری محل شخصیت سازی است.
بطور خلاصه کسانی که با نحوه خواندن و نوشتن زبان خاص ما آشنا نیستند معنای نمادها و تماثیل را به این شکل درک می کنند.
فراماسونری و اهداف آن ،برای آن عده اندکی که از ماسون هایی که قادرند عمیقاً در آن وارد شوند ،کاملا متفاوت است.
فراماسونری یعنی دانش فاش شده ،اغاز تولد دوباره ،یعنی واگذاردن راه و رسم زندگی کهنه و ورود به یک زندگی جدید باشکوه تر و اصیل تر ...
در پس رمز گرایی ساده و ابتدایی فراماسونری ،دسته ای مکاشفات قرار دارند که به ما کمک میکنند به زندگی روحانی و عالی دست یابیم و به رموز هستی خود پی ببریم.
بنابراین در این زندگی روحانی ،دست یابی به روشنگری ماسونی امکان پذیر میشود.تنها در این صورت است که میتوان به طبیعت و شرائط رشد و تکامل در آن پی برد....
سلامتی امام خامنه ای عزیز صلوات و قرائت آیه الکرسی فراموش نشود
🌸ادامه در قسمت سوم.....
✍ سهراب خلیلی
۱۳ اسفند ۱۴۰۱