هدایت شده از سیاسی ابوذر
-ﺍﮔﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺗﻪ ﮐﺸﯿﺪ😰 - ﺑﺸﯿﻦ ﺑﺎ ﺗﻪ ﺩﯾﮕﺶ ﺣﺎﻝ ﮐﻦ !😋😁 -ﻫﯽ ﻧﺸﯿﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ آﺧﺮﺵ ﺭﺳﯿﺪﻡ …😄 🐴 -روزی اسب کشاورزی داخل چاه افتاد . -حیوان بیچاره ساعت ها به طور ترحم انگیزی ناله می کرد. اما از دست کسی کاری برنیامد - بالاخره کشاورز فکری به ذهنش رسید . -او پیش خود فکر کرد که اسب خیلی پیر شده و چاه هم در هر صورت باید پر شود... - همسایه ها را صدا زد و خواست چاه را پر کنند. -آن ها با بیل در چاه خاڪ ریختند. -اسب ابتدا کمی ناله کرد ، اما پس از مدتی ساکت شد. این سکوت او به همه فهماند ڪه اسب مرده. -آنها برای پرشدن چاه بازهم خاڪ ریختند. -کشاورز نگاهی به داخل چاه انداخت و ناگهان صحنه ای دید که او را به شدت متحیر کرد!!! -با هر تڪه خاک که روی سر اسب ریخته می شد اسب تکانی به خود می داد. خاڪ را پا یین می ریخت و یک قدم بالا می آمد!!! - تا اینڪه به لبه چاه رسید و بیرون آمد. -خداوند در قران ڪریم میفرمایند: -والصبر علی ما اصابک -در مقابل آنچه از سختیها به تو می رسد مقاومت کن " در برابر مشکلات تسلیم نشو". 📒سورھ لقمان. آیہ۱۷ •┈•○•●✾😊 لبـــخندبزن همیشھ😌●•○✾•┈• ╔══════•••• ✿🕊╗ @samen_abuzar19 ╚🕊✿ ••••══════╝