سوال – در سرزمین وادی السلام و برهوت پذیرایی ویژه ای از ارواح می شود. توضیح بفرمایید. پاسخ – در یک زمان مشخصی ارواح مومنین را از منزل های بهشتی خودشان به وادی السلام می برند. در کتاب کافی به نقل از شیخ کلینی روایتی داریم که امام باقر می فرماید: در هنگام غروب یعنی از اول شب آنها را به وادی السلام می برند و آنجا متنعم می شوند و همدیگر رامی شناسند و با هم گفتگو دارند و اول صبح از آن بهشت خارج می شوند. پس این پذیرایی ویژه در شب است. در برهوت هم همین جور است. از قرائن روایات بدست می آید که چهره ی دنیایی وادی السلام ارتباطی با چهره ی امیرالمومنین و نجف دارد. قبر حضرت علی از زمان حضرت آدم و نوح آمده شده بود. ما در هنگام سلام دادن به حضرت امیر می گوییم: سلام بر تو و آن دو نفری که در کنار تو آرام گرفته اند. سرزمین وادی السلام ارتباطی با قبر امیرالمومنین و نجف و ولایت دارد. پس وادی السلام وادی سلامتی و امنیت است. یعنی وادی ولایت است. هر کس وارد این وادی ولایت بشود ایمن از همه ی عذابها است. ارواح مومنین در وادی ولایت در وادی السلام وارد می شود و پذیرایی آن در محضر ولایت رسیدن است واستفاده از جرعه های ناب از حضرت علی (ع) و ائمه است البته هر کس به تناسب لیاقت و ظرفیت خودش. هر کسی در حد خودش یک جرعه ای از جام ولایت امیرالمومنین و محبت اهل بیت را می چشد که این بالاترین لذت های بهشت است. خوردنی های بهشت پایین ترین لذات بهشت است. در کامل الزیاره که استادشیخ مفید آنرا نوشته است دارد که در قیامت وقتی بهشت را برای یک عده آماده می کنند، آنها دور امام حسین (ع) می چرخند و توجهی به بهشت ندارند و بهشت گله مند می شود که چرا آنها توجهی به من ندارند. زیرا آنها صاحب بهشت را پیدا کرده اند. کسانی که اهل معرفت هستند در بهشت دنبال این لذت ها هستند. شاگرد مرحوم الهی قمشه ای نقل می کردند که ایشان وقتی نهج البلاغه را درس می داند در قسمت هایی می گفتند که دعا کنید که به بهشت برویم و این درس را از خود امیرالمومنین بگیریم. اینکه می گویند: شبها به قبرستان رفتن مکروه است شاید وجهش این است که شبها مومنین را به پذیرایی می برند، مزاحم آنها نشوید. وقتی شما برای زیارت سر قبر مومنی می روید، صاحب قبر به شما که زائر او هستید توجه دارد و توجهش به وادی السلام کم می شود یا مانع رفتن به آنجا می شود. یکی از مادر شهدا شبها سر قبر شهیدش می رفت. یک بار خواب دید که در قبرستان همه آمده هستند که به مسافرت بروند و از پسرش پرسید که اینها کجا می روند؟ پسرش گفت که آنها به زیارت امیرالمومنین می روند. (البته این یک موید است نه دلیل مطلب) مادرش گفت که پس چرا تو نمی روی ؟ گفت: من به احترام شما نمی روم. از آن موقع دیگر مادر شهید شبها به سر قبر پسرش نمی رفت و می گفت که من نمی خواهم مانع این بشوم که پسرم به زیارت امیرالمومنین برود. پس شاید وجه اینکه رفتن به قبرستان در شب کراهت دارد این است که ما مانع پذیرایی ویژه نشویم. خدایا، اگر در این ماه رمضان تا الان مورد رحمت الهی قرار نگرفته ایم، در همین لحظه مورد رحمت خدا قرار بگیریم.