شریعتی: بحث ما در مورد خواب بود، خیلی از دوستان عزیز سؤال‌های بسیاری در این مورد داشتند. بنابراین امروز هم قرار شد در مورد خواب و مبانی علمی آن نکاتی را بفرمایند و بهره‌مند شویم. حاج آقای عابدینی: بسم الله الرحمن الرحیم، امروز قصد داریم بیشتر به روایات و آیات بپردازیم و بحث را به نتیجه برسانیم. یکی از نکات این است که ما در رابطه با نظام ادراکی سه حالت داریم. گاهی در بیداری با حواس ظاهری‌مان با اشیاء خارجی ارتباط برقرار می‌کنیم. می‌شنویم، می‌بوییم! گاهی در خواب هستیم و این حواس تعطیل است اما از طریق حواس باطنی‌ ما همه ادراک‌ها صورت می‌گیرد، اما تمام حواس ظاهری ما تعطیل است. حالت سوم حالت منامیه است. خواب نیست اما حالت خواب است. به این معنا که حواس ظاهری در اشتغال ایجاد کردن برای نظام ادراکی ما کنترل شده هستند اما طرف خواب نیست. این عمدتاً در ارتباط با انبیاء و اولیاء و خواص به کار می‌رود. در حقیقت شخص بیدار است اما حواسش شاغل او نیستند. تا حواس به کار می‌افتند همین اشتغال نفس را مشغول می‌کند و همین مشغول شدن انسان را از بعضی از ارتباطات باز می‌دارد. چون به اسم خواب نقل می‌شود اما خواب هم نبوده، چون مردم این را به عنوان خواب می‌شناسند. چرت زدن هم نحوه‌ای از خواب است اما آنجا حواس تقریباً تعطیل است، اگر کسی نگاه کند احساس می‌کند طرف خواب است اما شخص خواب نیست. با این حالت منامیه می‌گویند. بسیاری از ادراکات برای اولیای الهی و انبیاء در این حالت ایجاد می‌شود ولی در تعبیر برای مردم می‌گویند: خواب دیدیم. تمام محاسن بیداری را دارد، محاسن عدم اشتغال خواب را هم دارد که این حالت منامیه است. منتهی این حالت منامیه برای بعضی‌ها، رهزن می‌شود، کسانی که غلبه سودا دارند که در وجودشان در بیداری گاهی چیزهایی را می‌بینند، اما اینها از وهم خودشان نشأت گرفته ولی واقعاً احساس می‌کنند که می‌بینند. چون با غلبه حالت سودا یک تصویرسازی‌هایی صورت می‌گیرد که با این تصویرسازی باور نمی‌کند اینها از ذهن خودش نشأت گرفته و یقین دارد با اینها محشور است. یک چیزهایی می‌بیند که دیگران نمی‌بینند. حالت منامیه ارتباط با عالم غیب است. اما سودایی که غلبه یک سری وهمیات است، او هم احساس می‌کند حشر دارد. لذا تَمییز برای افراد گاهی سخت می‌شود. حتماً باید نزد کسی که مطلع است و می‌داند برود که این زاییده وهم اوست اما آن حقیقتاً ارتباط است. در خواب هم خیلی از خواب‌ها آشفته است اما خواب صادق هم داریم. خواب یک برکت ویژه از جانب خداست. یک دانشگاه الهی است اما همین خواب آفات زیادی هم دارد، شاید اکثری به آفتش مبتلا می‌شوند تا بهره‌مند از کمال باشند. هر چیزی که عزیز و ارزشمند می‌شود حتماً شیطان هم در بهره‌مندی از او دخیل است. هیچ نیرویی نیست در اینجا که شیطان طمع به او نکرده باشد البته مگر مراتبی از ایمان که دست شیطان از آن مرتبه کوتاه است. آنجا مخلَصین از تیر رس شیطان به دور هستند «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» عباد مخلَص، اینها شأن ربوبی هستند. ولایت الهی تمام وجود اینها و ذات و صفت و فعل اینها را پر کرده و دیگر دسترس شیطان نیستند.