برنامه سمت خدا موضوع برنامه : نامه‌های اهل‌بیت (علیهم السلام) - نامه 68 نهج‌البلاغه به سلمان فارسی كارشناس : حجت الاسلام والمسلمين نظری منفرد تاريخ پخش: 29- 03-97 بسم الله الرحمن الرحیم، و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین. از ابرها بپرسید احوال ماه ما را *** ای کاش دیده باشد از دور آه ما را یک ماه با نگاهش شب تا سحر نشستیم *** رفت و به خون نشانده حالا نگاه ما را یک ماه با لبی خشک افطار گریه کردیم *** ای کاش شسته باشد باران گناه ما را شب‌های قدر مویش، یلدای عاشقی بود *** صبحی نبود ای کاش، شام سیاه ما را در عید فطر چشمش از توبه، توبه کردیم *** خط هلال ابروش، کج کرد راه ما را عشقش سپید کرد و معنای تازه‌ای داد *** بخت سیاه ما را، عمر تباه ما را شریعتی: سلام می‌کنم به همه بیننده‌های خوب و نازنین‌مان، به همه شنونده‌های عزیز و گرانقدرمان، ایام مبارکتان باشد. خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز، انشاءالله هرجا هستید خدای متعال پشت و پناه شما باشد. خیلی خوشحالیم در این لحظات و دقایق در خدمت شما هستیم. حاج آقای نظری منفرد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید. حاج آقای نظری منفرد: سلام علیکم و رحمة الله. به همه بینندگان عزیز سلام می‌کنم. حلول ماه شوال و عید فطر را به همه روزه‌داران و مسلمان‌ها تبریک می‌گویم. شریعتی: امروز برای ما چه به ارمغان آورده‌اید. حاج آقای نظری منفرد: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین. نامه‌ی 68 نهج‌البلاغه، نامه‌ای است که امیرالمؤمنین(ع) خطاب به سلمان فارسی نوشته است. سلمان، سلمان محمدی است. پیغمبر خدا فرمود: «سلمان منا اهل‌البیت» سلمان شخصیتی است که ولو دوران کوتاهی با رسول خدا بودند، ما حضور سلمان را در جنگ خندق می‌بینیم. جنگ خندق سال پنجم و سال ششم هجرت اتفاق افتاد. پنج سال به آخر عمر مبارک پیامبر سلمان محضر پیامبر اکرم آمد. در این پنج سال چه تحولی در او به وجود آمده که از بعضی از روایات که عامه و خاصه این روایت را نقل کردند، پیغمبر خدا فرمود: «إِنَّ الْجَنَّةَ تَشْتَاقُ إِلَي أَرْبَعَةٍ مِنْ أُمَّتِي» (اليقين، ص 147) بهشت مشتاق چهار نفر است. یکی از آنها سلمان است. یکوقت انسان به بهشت می‌رود، یکوقت بهشت مشتاق اوست. سلمان از آن افراد هست و ابوذر و مقداد و امیرالمؤمنین(ع). در یک حدیث دیگری هست که پیغمبر خدا فرمود: «إن الله عز و جل أمرني بحب أربعة من أصحابي و أخبرني أنه يحبهم» (خصال صدوق،ج1، ص254) خداوند مرا امر کرده چهار نفر را اختصاصاً دوست داشته باشم. پیامبر همه مسلمان‌ها را دوست می‌داشت. اما فرمودند که خداوند مرا امر کرده که این چهار نفر را دوست داشته باشم و به من خبر داده این چهار نفر را دوست دارد، یکی از آن چهار نفر سلمان است. ابوذر و مقداد است. در حدیثی که در صحیح بخاری آمده پیغمبر خدا فرمودند که: من فردا عَلَم را به دست کسی خواهم داد که خدا او را دوست دارد و پیامبر هم او را دوست دارد. او هم خدا را دوست دارد و پیامبر را دوست دارد و آن امیرالمؤمنین(ع) است. سلمان محبوب خداست و افتخار ما ایرانی‌هاست. سلمان فارسی، کسی که از ایران زمین برای رسیدن به حق و پیروی از حق مسافت‌هایی را طی کرده است. به مناطق مختلفی رفته و بعد از شامات به مدینه آمده و سختی‌هایی را تحمل کرده تا به محضر پیامبر خدا رسیده و ایشان حیاتش ادامه داشته تا اواخر حکومت سوم، به زمان خلافت امیرالمؤمنین نرسید و در آنجا بوده و در همانجا از دنیا رفته و قبر سلمان در مدائن است. قبر حُذیفه هم در مدائن است. این دو کنار هم مدفون هستند. این نامه را امیرالمؤمنین(ع) برای سلمان نوشتند و سلمان قبل از خلافت حضرت از دنیا رفتند. همان ایامی که در مدائن بودند. سلمان که از دنیا رفت، امیرالمؤمنین به مدائن آمدند و سلمان را در مدائن غسل دادند. «کتب علی حاشیة کفن سلمان» دو بیت شعر بر حاشیه کفن سلمان نوشتند. این شعر خیلی امیدوار کننده است. وَ فَدْتُ عَلَی الْکَریمِ بِغَیْرِ زادٍ *** مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّلیمِ وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ کُلِّ شَیْءٍ *** اِذَا کَانَ الْوُفُودُ عَلَی الْکَریمِ