حاج آقای سعیدی: می‌خواهیم سر سفره اهل‌بیت(ع) بنشینیم. حدیث دوم چهل حدیث حضرت امام را امروز بررسی خواهیم کرد. بحث ما بحث آرامش قلب بود. اینکه من اطمینان و آرامش و سکون پیدا کنم. یکی از دغدغه‌های آدم‌ها این است که دیگران چطور نگاهشان می‌کنند. عمل برای دیگری یا ریا، یا عمل برای خدا. ما یک دغدغه مقدس داریم، یک دغدغه شیطانی داریم. دغدغه مقدس دغدغه عمل برای خداست. نگرانی عمل برای خدا، من نگرانم فقط برای خدا عمل کنم. خدایا کسی وارد عمل من نشود. علت عمل من نگاه و خواست دیگری نباشد و فقط تو باشی. حضرت می‌فرماید: در روز قیامت بعضی اهل بهشت می‌شوند. ملائکه نگاه می‌کنند، نامه اعمال اینها را می‌بینند هیچ عمل خیری در این نیست. سؤال می‌کنند خدایا اینها بهشتی هستند ولی عمل خیری داخل اینها نیست، چطور به بهشت آمدند؟ خداوند می‌فرماید: اینها بسیار اهل اخلاص بودند و از خدا می‌خواستند هیچ‌کس غیر از من متوجه نشود من عمل آنها را می‌بینم. لذا من دستور می‌دادم رقیب و عتید هم نمی‌دیدند. آنهایی که وظیفه‌شان نوشتن ثواب و عقاب مسائل است، آنها هم عمل اینها را نمی‌بینند و آنها امروز هم نمی‌خواهند کسی عملشان را بداند. فقط برای من عمل انجام دادند. این دغدغه مقدس است که فقط برای خدا، هیچ نگرانی ندارد دیگران نسبت به او چه عکس العملی داشته باشند. از آن طرف بحث ریا است. فرمودند: وقتی اسم رذیله اخلاقی یا گناهی را می‌آورید. بخاطر آلودگی‌اش برای اینکه خودتان را ایمن ندانید، از آن بگویید، پناه بر خدا، اسمش هم آلوده است و ذهن آدم را عوض و کثیف می‌کند. ریا و اینکه بخاطر غیر خدا، در روایت به عنوان شرک آورده شده است. شریک قرار دادن برای خدا، شرک خفی، شرک جلی، گاهی بت پرست است و می‌گوید: خدا شریک دارد. خدا انداد دارد و شریک‌های مختلف دارد. اما بعضی مواقع عملی یا بروزی را برای غیر خدا انجام می‌دهد. تقوا مراتب دارد، «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم» (حجرات/13) با تقوا و با تقواتر داریم. علمای اخلاق می‌گویند: می‌خواهی از این درجه بالاتر بروی، حالا این را عمل کن. این درجه مخصوص انسان‌هایی است که با این سطح اخلاص هستند. اگر قرار شد انسان کاری را برای کسی انجام بدهد، در روایت دارد باید سراغ همان برود. لذا در روز قیامت می‌فرماید: کاری که برای غیر خدا انجام دادی حالا برو جزایت را بگیر. می‌روی می‌بینی این بدبخت تر از خودت است، دست خالی است. صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی! ما یکی را پولدار می‌بینیم، یکی را بی پول می‌بینیم، لذا کسی که وضعیت مالی بهتری دارد را بیشتر تحویل می‌گیریم، آنکه نظرش برای ما مهم است، عمل را برای او انجام می‌دهیم. بعد آن دنیا می‌بینیم فقط نظر خدا مهم بود. «أنتم الفقراء الی الله» اینها همه فقیر هستند. آنچه در بالاست فقر مطلق است. چون چشم ما طوری است که اینها را صاحب می‌بینیم، پشت باجه این کارمند چقدر پول دستش است ولی این پولها برای او نیست و امانت است. واقعیت برای صاحب حساب است و صاحب همه حساب‌ها خداوند است.