شریعتی: بحث ریا خیلی بحث خوبی است اما چه ارتباطی با بحث سکون و آرامش دارد؟ حاج آقای سعیدی: وقتی دغدغه ما مردم شدند مثل دغدغه دروغ یک سراب است. شما در سراب فاصله صد متری می‌بینی، می‌دوی به آن می‌رسی و می‌بینی اِ آب نبود و سراب بود. دنبال بعدی می‌دوی. آدم تا آخر عمر سیر نمی‌شود. در مسأله ریا کسی که دنبال جلب نظر دیگران است دائماً دلش نگران دیگران است. دغدغه نجس و آلودگی دارد. شریعتی: یعنی هرچه ذکر بگویی و قربتاً الی الله نباشد، آرام نمی‌شوی. حاج آقای سعیدی: همان ذکر به قول حضرت امام تبدیل حسنه به سیئه است. یعنی نماز با ریا، نمازی که بخوانم تا دیگری ببیند، خودش شرک و گناه نا بخشودنی است. یک عملی شد در محور مختصات روی صفر نایستاد. نماز با ریا ثواب ندارد، نه، نماز با ریا گناه دارد. اسمش نماز است، بگوییم آقا کسانی را بخاطر نماز به جهنم می‌اندازند. کسانی را بخاطر روزه به جهنم می‌اندازند. خیلی از ما ممکن است بخاطر عمامه به جهنم برویم، چون از آن سوء استفاده کردیم. برای جلب نظر مردم بود و حالا رذیله شد. خدا شهی دستغیب را رحمت کند، در کتاب گناهان کبیره می‌گوید: گاهی شما الحمدلله می‌گویی اما برایت گناه نوشته می شود. از فلانی خبر داری؟ می‌گوید: الحمدلله ما اهل فلان گناه نیستیم. یعنی چه؟ یعنی فلانی هست. آقا من چیزی نگفتم. گفتم: الحمدلله! شکر خدا را کردم از اینکه خدا مرا از این گناه دور کرد ولی هم خودت می‌دانی و هم او می‌داند. شما خودتان، خودتان را گول می‌زنید و فتنه نفس می‌‌کنید. فکر می‌کنید خدا را هم می‌شود گول زد. خیلی سادگی است که آدم فکر می‌کند خدا را می‌شود گول زد. مثل نگاه یهودی‌هاست که می‌گویند: ید الله مغلوله! دست خدا بسته است. دست خدا کجا بسته است؟ خود شما دستتان بسته است. تصویر و تخیل است. اینکه من بدانم که «لا مؤثر فی الوجود الا الله» اینهایی که من می‌خواهم برای آنها و برای جلب نظرشان کار کنم، هیچ کاره هستند. امیرالمؤمنین می‌فرماید: خدا را شناختم به اینکه فسخ می‌کند و از بین می‌برد و عزائم را می‌شکند. هی می‌خواهی جلب نظر کنی ولی خداست و اینها رسوا می‌شوند. عامه اینها معمولاً رسوا می‌شوند. کسی که برای غیر خدا کار می‌کند عملش مضحک می‌شود. خدا با ایادی خودش، همه اعضاء و جوارح ما ایادی خداوند هستند، خدا این را رسوا می‌کند و بدبخت می‌شود. موقعی که روز قیامت شود نگاه می‌کند دستش خالی است در حالی که عناوینی مثل نماز و روزه در نامه عملش نوشته شده ولی به دردش نمی‌خورد. باطل شده و از بین رفته است. حضرت امام راه حل می‌گوید. می‌فرماید: فقط خدا را تأثیر گذار بدان. اگر من بدانم در این اداره حقوق مرا آقای فلانی می‌دهد. دیگران هر حرفی زدند، زدند. من با او طرف هستم. تأیید و تشویق و رد کردن شما برای من مهم نیست. خدا نسبت به بنده‌اش ظلم نمی‌کند.