شیطان همان شیطان است، نه تنها پیر نشده بلکه با تجربهتر هم شده است. حواسمان باشد شیطان اینجا هم هست. امام حسین(ع) «الوتر الموتور» چند جور معنا میکنند. حضرت أباعبدالله(ع) دردانهی خداست. تک خداست، مرحوم آیت الله شجاعی میفرمودند: یکی یک دانه خداست! خدا این یک بنده را خیلی دوست دارد. طور دیگر هم معنا کردند «وتر» را به کسی میگویند که یک جایی تک گیرش آوردند، کسی که حق خواه ندارد. تنهاست و خونخواه ندارد. انشاءالله با ظهور حضرت حجت دلهای ما آرام شود. روضهها حضرت حجت با ما فرق دارد، ما میگوییم: راوی گفت، حضرت حجت میگویند: خودم دیدم. چون زمان برای آنها مانع نیست. برای آنها عین دیدن و حقیقت است. ظاهراً در این روضهها یک چیزهایی به ما نرسیده است. یک چیزهایی در مورد اسارت حضرت زینب(س) و بعد از آن به ما نرسیده است. از حیث زمانی، از حیث کیفیت چگونه حضرت حجت گریه میکند و تحمل میکند؟ دهه اول محرم ما حیف نشود. یاد أباعبدالله(ع)، این اشکها، این سوختنها یک جا جواب میدهد. انشاءالله فردا در رکاب حضرت حجت(عج) فریاد میشود «یا لثارات الحسین» و انشاءالله عامل بخشش میشود.
شخصی خدمت امام باقر(ع) میآید، حضرت میفرمایند: فلانی زیارت جد ما میروی؟ کربلا آن زمان به صورت شهر نبود. گفت: من خیلی میترسم که به زیارت بروم! چون آن زمان میفهمیدند که فلانی از شیعیان است. اما گفت: من یکوقت در خانه مینشینم و یاد مصیبت جد شما میافتم و اشک میریزم. اینقدر که خانواده متوجه میشوند و اثرات آن را در صورت من میبینند و خیلی حزن دارم. حضرت میفرمایند: حبّ تو با فرح ماست و حزن تو با حزن ماست. حضرت برای او میشمارد و میگوید: اما هنگام مرگ تو یک اتفاقی میافتد، نگاه میکنی میبینی حضرات اهلبیت بالای سرت آمدند، جد ما بالای سر تو آمده و سفارش تو را به ملک الموت میکند. ملک الموت هیبت عجیبی دارد. میگویند: یکی از وسایل قالب تهی کردن از دیدن ملک الموت است. او را ببیند قالب تهی میکند، اینقدر وحشتناک است. آنجا میفرماید: «أشفق من أم شفیق» مهربانتر از مادر مهربان مییابی بخاطر سفارش، همه چیز دست آن بزرگوار است. آنوقت مرگ چقدر شیرین میشود. کسی که اشکش اینطور با أباعبدالله است. انشاءالله عملکردهای ما طوری باشد که برای آنها افتخار و زینت باشیم. به قول روایت معروف، اگر آرامش دنیا را میخواهید حسین است. مصباح الهدی و سفینة النجاة! اگر میخواهی قلب تو را در این دنیا به این طرف و آن طرف نکشند، اگر میخواهی عمر سعدی نشوی، عمر سعد را شیطان به طرف خود کشید. بگو نمیخواهم آن چیزی را که غیر حسین است.
من از درمان و درد و وصل هجران *** پندم آنچه که جانان پسندد