اثر دیگر این است که اگر یک موقع این در صحنه نیاید. این دغدغه‌مند فرهنگی در صحنه نیاید. حضورش پر‌رنگ نباشد، ارتباطاتشان با هم نباشد. هرکس تک تک دغدغه داشته باشد، نه یک دغدغه ارتباطی، اجتماعی باعث می‌شود اولاً اقشار بعدی به راحتی جذب اینها نمی‌شوند. چون فردی هستند. دوماً آن اقشاری که در طبقات پایین بودند و اگر می‌بینند زمینه آماده است، حاضر بودند بعضی کارهای بی اخلاقی را بکنند. اینها وسط می‌آیند و کارهایشان را انجام می‌دهند. اگر روز قیامت این دو دسته شاکی شوند به خدای سبحان عرض کنند، خدایا با اینکه ما خودمان مؤاخذ به عمل خودمان هستیم اما اینهایی که دغدغه‌مند بودند از جهت علمی، عملی، از جهت تصمیم و عزم راسخ‌تر بودند، اگر می‌آمدند ما تسلیم اینها می‌شدیم و جلو می‌آمدیم. اینها نیامدند و ما هم جرأت پیدا نکردیم. پس اینها مؤاخذ هستند به نیامدن اینها، علاوه بر اینکه خودشان مؤاخذ هستند و عقاب دارند که چرا نیامدید، آن دسته اول وجودشان اثر داشت، چون نیامدند باعث شد اینها هم جلو نیایند. آن دسته‌ای هم که می‌خواستند بی اخلاقی کنند، آنها هم نزد خدا شاکی می‌شوند. می‌گویند: خدایا ما درست است بد بودیم، اما اگر خوب‌ها درست وسط میدان می‌آمدند ما جرأت نمی‌کردیم بیاییم. ما دیدیم میدان باز است، با اینکه ما مؤاخذ هستیم به کلام و کارمان، کار فعل ما بوده و اختیاری ما بوده، کار ما عقاب دارد. اما اگر اینها می‌آمدند ما نمی‌آمدیم، جرأت نمی‌کردیم. آنها به اینها هم معاقب می‌شوند که چرا شما نیامدید؟ اگر اینجا خانم‌ها نیامده بودند شایعه پراکنی بکنند و اجتماع را نسبت به این مسأله بی مبالات بکنند، بعد هم بیایند در یک جلسه شرکت کنند و زلیخا را تطهیر کنند و هیجان زده شوند که او احساس کند دیگر هزینه ندارد و کارش را آشکار کند. مردان اینها و خود عزیز مصر که برخورد جدی نکرد تا این حریم حفظ شود. همه اینها باعث می‌شود که حریم‌ها شکسته شود. سیر جریانی که برای زلیخا و حضرت یوسف پیش می‌آید از یک سیری که در یک نهان‌خانه از جانب زلیخا می‌خواسته صورت بگیرد تا به جایی می‌رسد که به آشکار می‌رسد. این سیر همیشه در کار شیطان کاملاً نهادینه شده است و دنبال این است.