به داود خطاب می‌کنند که ای داود می‌دانی چرا بعضی از بنی اسرائیل دچار مسخ شدند؟ بخاطر اینکه وقتی به ثروتمندها و صاحب منصب‌ها می‌رسیدند قانون را که اجرا می‌کردند مساهله می‌کردند. جرمی که او مرتکب می‌شد، نسبت به او با مساهله و تساهل عبور می‌کردند اما اگر فقیری یک جرمی را مرتکب می‌شدند با تمام شدت و قوت با او برخورد می‌کردند. این اقوامی که مسخ شدند، علتش این بود. یعنی این در مقابل ناموس وجود زیر آب او را می‌زند که خضوع ضعیف للقوی است که قوی خداست و قدرت واقعی است. این شرکی است که وقتی انسان نسبت به صاحب منصب داشت اینجا کوتاه بیاید و با مساهله عبور کند. این خضوع ضعیف للقوی یک بحث بسیار عظیمی دارد که انسان در قیامت وقت عبور از روی پل صراط جلوه‌ای از جمال الهی را در آن لحظه مشاهده می‌کند. وقتی مشاهده می‌کند چنانچه این خانم‌ها جلوه‌ای از جمال یوسف را مشاهده کردند دست از ترنج نشناختند و دست‌هایشان را بریدند و آنطور فضاحت به بار آوردند، در نظام احتضار می‌گوید: هم حضرات معصومین را به حقیقت مشاهده می‌کنند، می‌گوید: وقتی اینها را می‌بینند یا تجلیات الهی را می‌بینند آنچنان از خود بی‌خود می‌شوند که ما نگاه می‌کنیم این محتضر به سختی جان می‌دهد. اما او آنچنان از خود بی خود است، اصلاً چیزی نمی‌فهمد. وقتی دست را می‌بریدند اصلاً متوجه درد و بریدن نبودند، با اینکه بریدن درد دارد. ولی آنچنان مشغول بودن به عظمت جمالی یوسف، این جریان عیناً در حالت احتضار، در حالت عبور از پل صراط، از میان آتش باید عبور کنند. می‌گوید: عبور می‌کنند اما آتش به اینها گزندی نمی‌زند و هیچ احساسی از آتش نمی‌کنند. اگر تیر را از پای امیرالمؤمنین در می‌آورند، وقتی این خانم‌ها یک جلوه ظاهری را دیدند و با چاقو دست‌هایشان را بریدند و متوجه نشدند، آنجایی که امیرمؤمنان جذبه‌ی معنوی الهی را جذب شده، تیر از پا درآوردن و نفهمیدن خیلی برای او مقام عظیمی نیست. این در نظام ظاهری هم برای خانمی که به عشق ظاهری مبتلا شده، می‌بیند دست را می‌برد و نمی‌فهمد. مقامات معنوی که برای اولیای الهی پیش می‌آید که جلوه‌های حقیقی جمال را می‌بینند، قدرت را می‌بینند و خضوعشان که از خود بی خود شدنشان را در مقابل این حالت هست، برای آنها چه نتایجی را به بار می‌آورد و چه حقایقی را ایجاد می‌کند؟در حدیث معراج هست «لا یبالی بعسر اصبح بیُسر» اینها نمی‌فهمند در دنیا چه خبر است! لذا انسان این توان را دارد. اگر سختی‌ها برای ما سخت است، برای این است که از آن طرف هیچ خبری نداریم. اگر انسان ایمان پیدا کرد، ایمان انسان را به مرتبه‌ای می‌رساند که رابطه ایمانی باعث می‌شود سختی‌ها بر این راحت شود. خدای سبحان چه توانی را در وجود انسان قرار داده و چه حقایق و قدرت‌هایی را قرار داده و ما از اینها استفاده نمی‌کنیم.