هفته گذشته از مقدمه‌ی این دعای مهم صحیفه سجادیه پیش درآمدی عرض کردیم که اساسی ترین کار این است که انسان از خودش شروع کند. اشتباه بزرگ ما این است که نگاه ما به خارج از مملکت و درون خودمان است، دائم می‌گوییم: دیگران درست شوند. دیگران خوب شوند، خودمان را نمی‌بینیم. این اشتباه خیلی بزرگی است. عیبی از این بالاتر نیست که انسان دیگران را عیب‌گیری کند به چیزی که چند برابر همان عیب در خودش هست. بزرگان اخلاق و عرفان همه متفق هستند در اینکه راه برون رفت از مشکلات، افسردگی‌ها، کدورت‌ها و غم و غصه‌ها، هر اتفاقی که در خارج می‌افتد، این است که از خودمان شروع کنیم. پشت ماشینی نوشته بود: من یکی اگر خوب شوم، خیلی خوب می‌شود! آینه را دستمال نکشیم، خودمان را پاک کنیم. من دیدم در همین جمله چقدر ما آیه قرآن داریم. یکی را عرض کردم خدا یازده مورد قسم می‌خورد «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها،قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» (شمس/7 و9) «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ» (مائده/105) ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خدا و پیغمبر و قرآن و دین را قبول کردید، اول و مهمترین کار این است که خودت را دریابی. خودت را نجات بده، خودت را هدایت کن. خودت را سرپا نگهدار. دائم می‌گوید: از خودت شروع کن. راه برون رفت از همه مشکلات دنیایی و آخرتی، اجتماعی و خانوادگی اول از خودمان است. خیلی‌ها وصیت می‌کنند بعد از مردنشان برایشان نماز بخوانند و روزه بگیرند، خیرات بدهند. امیرالمؤمنین(ع) یک پله بالاتر را فرمودند: «کن وصی نفسک فی مالک، و اعمل فیه ما تؤثر أن یعمل فیه من بعدک» (نهج‌البلاغه/حکمت 254) فرمودند: خودت وصی خودت باش. اگر من دلم به حال خودم نسوزد، نماز قضا و روزه قضا داشته باشم و بدهی‌هایم را ندهم، کار خیر نکنم، بقیه از من به خودم دلسوزتر هستند؟ قطعاً اینطور نیست. وصیت برای جایی است که الآن توان ندارم، مریض هستم، نمی‌توانم مکه بروم. به دیگران وصیت می‌کنم یا نایب می‌گیرم. ولی جایی که خودم می‌توانم یا ملک اضافی دارم، آنهایی که می‌توانم باید انجام بدهم. می‌فرمایند: خودت وصی خودت باش. چیزهایی که می‌خواهی بنویسی بعد از شما انجام بدهند، خودت انجام بده. وقتی خودت انجام می‌دهی هزار برابر افضل است از آنچه که بعد از شما به نیت شما انجام بدهند. کسی وصی را پیغمبر قرار داد. یک انبار خرما بعد از او برای فقرا تقسیم کنند. پیغمبر ما اموالش را تقسیم کردند، یک خرمای مانده و کم قیمت را دست گرفتند و به فقرا گفتند: اگر همین یک خرما را خودش می‌داد، بهتر از یک انبار خرمایی است که پیغمبر بعد از او بدهد. چیزهایی که دیون است خودت ادا کن. آنجا من در آتش جهنم بسوزم که بعداً برای من خمس بدهند. بعداً دیون مرا بدهند. خیلی اشتباه بزرگی است. اینکه به فکر خودمان باشیم هر لحظه برای آینده ما، برای دنیا و آخرت ما، «علیکم انفسکم» روز قیامت یا در قبر هرکدام تنها در محضر خدا هستیم. دیگر آنجا فرزند و پول و پارتی مطرح نیست. ما هستیم و اعمال ما! «وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً» (مریم/95) هرکس نزد خدا تک و تنها حاضر می‌شود. او هست و اعمالی که در دنیا انجام داده است. شمس یک شعر خیلی زیبایی دارد. روی در روی خود آر ای عشق کیش *** نیست ای مفتون تو را جز خویش خویش