7- «طَلَبْتُ رِقَّةَ الْقَلْبِ» بعضی از دلها سنگ است، بعضی دلها نازک است. اصل شخصیت ما دل است. تمرکز بخواهیم پیدا کنیم، شخصیت انسان در قلب متمرکز می‌شود. یک جوانی را دیدم گفت: من برای خودم برنامه بیست ساله نوشتم. تا بیست سال آینده از نظر درآمد، تحصیل، از نظر خانواده کجا هست؟ این خیلی خوب است. این در راستای این حدیث است. بیاییم فکر کنیم در زندگی دنبال چه هستیم؟ برای رسیدنش راهکار تعریف کنیم. من می‌خواهم در پنج سال آینده به این نقطه برسم. از این روش‌ها می‌خواهم برسم. امام می‌فرماید: در زندگی دنبال این بودم که دلم نازک باشد، تا زندگی بیچاره‌ای را شنیدم، اشکم جاری شود و دلم بشکند. سنگدل نباشم. گاهی ما نسبت به حوادث خارج از ایران بی تفاوت هستیم. مشکلی در ما وجود دارد. راهش چیست؟ «فَوَجَدْتُهَا فِي الْجُوعِ وَ الْعَطَش» یکوقتی گرسنگی را تجربه کنیم. تشنگی را تجربه کنیم. این راهی است که امام معصوم به ما یاد می‌دهد. در ماه رمضان دلهای ما رقیق می‌شود و شیرین ترین لحظه هم لحظه افطار است که به اوج تشنگی و گرسنگی می‌رسیم. به ما فرمودند: آنهایی که سلامت هستند حداقل ماهی سه روز، اول و وسط و آخر ماه را روزه بگیرند. یا بعضی موفق می‌شوند دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها روزه می‌گیرند. 8- «طَلَبْتُ نُورَ الْقَلْبِ» بعضی قلب‌ها تاریک هستند، بعضی روشن هستند. نور قلب را از کجا پیدا کردم؟ «فَوَجَدْتُهُ فِي التَّفَكُّرِ وَ الْبُكَاءِ» یکی فکر کردن و یکی گریه کردن. اینها دل را نورانی می‌کند. این سرمایه‌ای که خدا به من داد، جوانی و سلامتی که به من داد. دارایی که به من داد. امشب اگر بمیرم آن دو بازجو بیایند چطور جواب خواهم داد؟ آینده می‌خواهم چه کار کنم؟ این تفکر، در هستی، در گذشته، در آینده، در امکاناتی که خدا در وجود من قرار داده دل را نورانی می‌کند. گریه کردن هم امیرالمؤمنین می‌فرماید: چشم خشک ریشه در دل سفت دارد. دل اگر نازک باشد، اشک جاری می‌شود. وقتی نگاه می‌کنم و هرچه فشار می‌آورم اشک نمی‌آید. سرچشمه‌ها خشکیده است. چه کنیم؟ باید گناه را پاک کنیم. گناه مانع جاری شدن اشک می‌شود. اینطور نیست که شب شهادت ما این حدیث را بشنویم و با آن خداحافظی کنیم. یک جایی نصب کنیم و تکرار و مرور کنیم.