9- «طَلَبْتُ الْجَوَازَ عَلَي الصِّرَاطِ» همه ما شنیدیم که در روز قیامت پایان صحرای محشر جهنم است. زندان هفت طبقه خدا از منهای یک به سمت پایین شروع میشود، هر طبقهای پایینتر برای مجرمانی با جرم سنگینتر است. همه آتش است. آتش زرد و سرخ و سیاه! روی جهنم یک پلی هست که همه باید از این پل گذر کنند. هرکس توانست کذر کند آن طرف جهنم بهشت است. امام می فرماید: دنبال این بودم از آن پل عبور کنم. راهش را پیدا کردم. «فَوَجَدْتُهُ فِي الصَّدَقَة» راهش صدقه دادن است. صدقه یعنی کمکی که صادقانه انجام بدهیم. در این حدیث 25 قسمتی، پنج شش مورد مسائل مالی است. کسی که خوشبختی با دوام میخواهد باید اینجا سرمایهگذاری کند و اینجا باید گذشت کند. همیشه باید دست به جیب باشد. حتی حدیث داریم کسی که تنگدست شده صدقه بدهد. آنهایی که میگویند: یک دعایی به ما یاد بده رزق ما زیاد شود، امام سفارش به صدقه کردند. از آن پلی که به باریکی مو و تیزی شمشیر است. هرکس میخواهد گذر کند امام این تجربه را فرمودند.
10- «طَلَبْتُ نُورَ الْوَجْهِ» دنبال این بودم که صورتم نورانی باشد. بعضی به شوخی میگویند: فلانی صورتش نورانی است، بپرسیم چه شامپویی زده است؟ چه صابونی زده است؟ یک نورانیتی است که گاهی ما هم نمیتوانیم توصیف کنیم ولی این حقیقت وجود دارد. امام فرمود: راهش را در نماز شب خواندن یافتم. «فَوَجَدْتُهُ فِي صَلاةِ اللَّيْل» اگر کسی هم نمیتواند هفتهای یکبار، ماهی یکبار بخواند. یک کم تجربه کنیم. حرف زدن با خدا، قرآن خواندن در دل شب، راز و نیاز و دعاهایی که به ما یاد دادند. علامه طباطبایی میفرماید: بیشترین قسم قرآن به ساعت آخر شب است. یعنی خدا به روز قسم خورده، به شب قسم خورده، به صبح قسم خورده است. به چاشت قسم خورده، به عصر قسم خورده اما از نظر تعداد بیشترین آن قسم به سحر است. «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» (فجر/4) یعنی همان سحر!