آماری را می‌دیدم که ما هشتاد میلیون جمعیت هستیم و ژاپن 130 میلیون جمعیت دارد. ما هشت میلیون و پانصد هزار حقوق بگیر داریم یعنی چهار میلیون کارمند شاغل داریم با هشتاد میلیون جمعیت، ژاپن با 130 میلیون جمعیت 300 هزار کارمند دارد.300 هزار کارمند ژاپن کمتر از مدیران ما هستند. ما 450 هزار مدیر داریم. حضرت می‌فرمایند: شما مأمورین مخفی داشته باش، بازرس‌های سری داشته باش، «فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَهٍ» اگر یکی از مأمورین تو خیانت کرد، «اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ» این مأمورین سری که فرستادی، این آدم‌های خوب، آدم‌های مطمئن، شرط حضرت صدق و وفا بود. وقتی اینها آمدند خبر دادند «اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً» تو مأمور مطمئن و با صداقت و وفادار داشتی، همین کافی است. «فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَهَ فِى بَدَنِهِ» اگر مأمورین گزارش دادند شروع کن. پرونده را معطل نکن. راه فرار برای مجرم نگذار. بلافاصله مجازات بدنی کن. «وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ» به همان اندازه که جنایت انجام داده است. «ثُمَّ نَصَبْتَهُ» نه فقط مجازات بدنی، مجازات بدنی داشته باشد، تازیانه و زندان دارد، همان امیرالمؤمنین که وقتی طرف می‌آید و می‌گوید: «طهِّرنی» مرا پاک کن، من گرفتار یک گناه اخلاقی شدم، فحشایی مرتکب شدم، امیرالمؤمنین می‌فرماید: اختلال داری؟ دیوانه هستی؟ برای چه اینجا آمدی اعتراف می‌کنی؟ برو بین خودت و خدا توبه کن. امیرالمؤمنین در این گناهان اخلاقی که کسی در یک گوشه انجام داده، مچ‌گیری نمی‌کرد آبرویش را ببرد. گفت: برو توبه کن. ولی وقتی بحث مالی می‌شود، همان امیرالمؤمنین می‌فرماید: هم مجازات بدنی، هم زندان و هم تازیانه، می‌فرماید: «ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ» (نهج البلاغه، نامه 53) سه کار باید انجام بدهی اول اینکه ذلت و خواری به او بدهی. بدترین و بالاترین جرم در حکومت امیرمؤمنان خیانت مالی بوده است. فساد اقتصادی بوده است نه فساد اخلاقی! در فساد اخلاقی هی تشویق به توبه می‌کردند. وقتی کسی می‌آمد اعتراف کند حضرت او را برمی‌گرداند، شاید به این درجه نرسیدی، شاید خیال می‌کنی! ولی بدترین جرم در حکومت امیرمؤمنان فساد اقتصادی و مالی است. حضرت می‌فرماید: کسی که به مردم خیانت کرد و به بیت‌المال دست برد زد، او را ذلیل کن. دوم اینکه مهر خیانت را به پیشانی او بزن. همه بشناسند او خائن است. سوم اینکه ننگ این اتهام را به گردن او بیانداز. کسی که فساد مالی داشت دیگر نتواند از جایش بلند شود و دیگر نتواند در حکومت یک جایی پیدا کند و بیاید. نتواند دوباره موقعیتی پیدا کند.