شریعتی: از مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج احمد کافی برای ما بگویید.
حاج آقای عابدینی: افتخار میکنیم که یاد علما را گرامی میداریم، یاد کسانی که در احیای دین زحمت کشیدند. به خصوص کسانی که در ظلمت و جهالت دوران طاغوت در اوج خفقان و جریان غلبه شهوت در شهرها که سن ما اقتضاء میکند که یادمان باشد. نگویید که چهل سال از آن دوره گذشته و آن موقع با اینکه امکانات نبود اما حاج آقای کافی(ره) در اوج این خفقان و اوج حرکت جوانها به سمت کانونهای فساد یک کانون عظیم و با اخلاص به اسم امام زمان بنا کردند و آنجا را پایگاه قرار دادند و جذب کردند. یک پایگاه قوی شد که جوانها جذب شدند و با بیان و زبانی که ایشان داشت، خیلیها که در این وادی نبودند، جذب شدند. اقتضای آن دوره خیلی به این سبک نیاز داشت. یکی از کارهای مهم این بود که توانست آن اهدافی که امام دارد در یک قالبی که بماند، لذا آیت الله انصاری شیرازی فرموده بودند: حاج آقای کافی یکی از کسانی بود که مرتب به تبعیدیها سر میزد. ایشان در نائین تبعید بود، حاج آقای کافی به ایشان سر میزدند و به آقای کافی گفتند: برای ما روضه بخوان. یک روضه برای ایشان خواند که در عمرشان چنین روضهای نشنیده بودند. وقتی آن جریان در نیمه شعبان پیش آمد و امام فرمود: بخاطر مصیبتهای پیش آمده امسال ما جشن نداریم، مرحوم کافی در مهدیه تهران بودند. بخاطر اینکه فرمایش امام را عملی کند، آن سال اگر میماند مجبور میکردند تا یک جشنی در تهران برگزار شود. مرحوم کافی دیدند چاره ندارند و از شهر بیرون رفتند و به سمت مشهد حرکت کردند. در راه تصادف مشکوکی با یک کامیون ارتشی داشتند. ایشان که اینقدر در آن زمان شهرت داشت، خیلی مظلومانه و به سرعت جنازه را دفن کردند. اخلاص ایشان تا امروز باقی است و نام ایشان باقی مانده و روز به روز هم برکاتشان بیشتر میشود.