هدف سوم تجارت است. مسافرت به قصد تجارت؛ سوره‌ای است که همه مردم ما حفظ هستند. «بسم الله الرحمن الرحیم، لِإِيلافِ قُرَيْشٍ، إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ» (قریش/1و2) حاج آقای قرائتی می‌فرماید: هزار و چند صد سال پیش یک قومی، یک قبیله‌ای سفر می‌کردند. برای چه خدا این را برای ما آورده است؟ تا به ما بفهماند این جا به جایی برکت دارد. ما در یک جلسه می‌خواهیم در مورد آثار و فواید سفر صحبت کنیم. این جا به جا شدن‌ها چه برکات مادی و معنوی دارد. قریش الفت پیدا کردند. قریشی که یک سفر زمستانی داشتند، یک سفر به یمن داشتند، یک سفر هم به شمال منطقه شامات و فلسطین داشتند. کالاهایی را برای فروش می‌بردند و کالاهایی را هم می‌خریدند. سفر به قصد تجارت سخت‌تر است. چون تجارت دو نوع است یکی در شهرمان تجارت کنیم، کسب و کار و خرید و فروش، این آسان است. اما وقتی تجارت در سفر شد دلواپسی دارد. مثلاً با کشتی بار را تا کره شمالی یا جنوبی ببرد، اینکه به سلامت برسد و حادثه‌ای پیش نیاید. قرآن سفر به قصد تجارت را توصیه می‌کند. پیامبر قبل از پیامبری دو سفر تجاری داشته است. در سوره مبارکه مزمل سفر تجاری را با سفر جهاد کنار هم گذاشته است. ما زیاد شنیده‌ایم کسی که برای تأمین زندگی تلاش می‌کند، مثل کسی است که در راه خدا جهاد می‌کند. «الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله» در سوره مزمل آیه 20، سفر برای جهاد در راه خدا را و سفر برای تجارت را کنار هم آورده است تا بفهماند ارزش دارد یک مسلمان که بازرگانی می‌کند و واردات و صادرات دارد، دلواپسی دارد ارزش دارد. می‌فرماید: «وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ» دیگرانی هستند که در زمین سفر می‌کنند، «يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» به دنبال لطف خدا هستند تا سودی گیرشان بیاید. دنبال کسب حلال بودن هم ارزش مادی دارد که زندگی‌اش را می‌گذراند و هم ارزش معنوی دارد. من دنبال این بودم که ببینم تأثیراتی که تجار مسلمان در تاریخ داشتند را پیدا کنم. کتابی به نام «اطلس جهان اسلام» قرن به قرن گفته در جغرافیای جهان، کجای جهان مسلمان‌ها هستند، کجاهای کره زمین به اسلام یا تشیع گرویدند و چه کسانی باعث و بانی آن بودند؟ بسیاری از مناطق جهان که مسلمان شدند، بازرگانان مؤسس آن بودند. شیرازی‌ها به تانزانیا و زنگبار رفتند، اسلامی که در آن مناطق هست از اینهاست. اسلامی که در زنگبار هست مرهون شیرازی‌هاست. آرام آرام این بازرگانان علما را هم همراه خودشان بردند. گفتند: جمعی آنجا مسلمان یا شیعه هستند، ولی عالم و پیشنماز نداریم. فتوا دهنده نداریم. یا در چین، شهید مطهری در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» می‌فرماید: بزرگترین سهم را در مسلمانی چینی‌ها که بیش از هشتاد میلیون مسلمان در چین است، این را تجار و ایرانی‌ها داشتند. بخش بزرگی مرهون بازرگانان قزوین است. از دو راه ایرانی‌ها به چین می‌رفتند، یکی از راه خشکی، یکی از راه دریا که سواحل خلیج فارس از راه دریا می‌رفتند. من از حاج آقای قرائتی شنیدم که مسلمانان چین نیت نمازشان را به زبان فارسی می‌گویند. چهار رکعت نماز ظهر به جا می‌آورم قربة الی الله! در بعضی مساجد همین نیت را به زبان فارسی نوشته و آنها هم به بچه‌هایشان می‌آموزند. هشت قرن گذشته و الآن جمعیت میلیونی مسلمان‌ها که در چین هستند یک جمع بازرگانی این بنیان را گذاشتند.