یک عالم بسیار برجسته که صلاح نیست اسمش را ببرم و ایشان در حد شهید مطهری بوده است. ایشان فرمودند: زمانی در خانه با همسرم سر مسأله‌ای بگو مگو پیدا کردیم و تند شدم. یکباره به خودم آمدم که خجالت نمی‌کشی اینطور صحبت می‌کنی؟ گفت: خدا به من کمک کرد فوری دست خانمم را بوسیدم و عذرخواهی کردم. یعنی این کار از هزارها عبادت بالاتر است. اینکه آدم در حالت غضب خودش را کنترل کند. یک عالم فرهیخته‌ای از دوستان علامه طباطبایی نقل کرده است. آیت الله امجد خیلی خدمت علامه طباطبایی بودند. فرمودند: کسی 24 ساعت با ایشان مراوده می‌کرد، می‌خواست ایشان را عصبانی کند، عصبانی نمی‌شد. اینقدر ملایم و لطیف بود. یک دانشمند مسیحی از خارج خدمت ایشان می‌آید. از علامه وقت می‌گیرد، حدود هفت ساعت با علامه مباحثه می‌کند و علامه با نرمی جواب می‌دهد. بعد از هفت ساعت ایشان شیعه می‌شود. یکی از دوستان می‌گوید: چه شد شما شیعه شدی؟ گفت: از نظر منطق و استدلال بعضی جاها مجاب نشدم ولی چیزی که مرا شیفته این آقا کرد و در من انگیزه ایجاد کرد که شیعه شوم، این بود که یکبار این آقا تند نشد. راه او حق است. اخلاق و حلم او مرا شیعه کرد. شهید مطهری می‌فرماید: شما فکر می‌کنید انبیاء فقط با برهان و استدلال مردم را عوض کردند؟ بخش اعظم آن رفتار انبیاء بوده است. علمای ما با منطق و استدلال مردم را هدایت کردند ولی اخلاق و رفتار هست که مهم است. همانطور که غضب کلید همه بدی‌هاست، خوش اخلاقی کلید تمام خوبی‌هاست.