این روایت را شنیدید که موسی بن سیار می‌گوید: آقا را که به سمت ایران می‌آوردیم، نزدیکی طوس با جنازه‌ای برخورد کردیم. چطور بچه بره در بغل مادرش می‌رود. اینطور امام رضا این جنازه را در آغوش گرفتند و بعد داخل قبر رفتند و فرمودند: «لا تَخَف» نترس! «ابشر بالجنة» بهشت بر تو گوارا باد. گفتم: مگر شما این جنازه را می‌شناسی؟ فرمود: اعمال همه شما صبح و شام بر ما ائمه نازل می‌شود. ما از اعمال شما خبر داریم. ما همیشه فکر می‌کنیم باید فرافکنی کنیم و بگوییم: دولت باید بکند. کمیته امداد باید بکند. نه! گره‌گشایی و انفاق و بار از دوش مردم برداشتند وظیفه همه هست. هرکس به اندازه توانی که دارد. یکوقت یک کسی نزد این آقا آمد و گفت: به اندازه کرمت به من بده! آقا فرمود: نمی‌شود. کرم ما حدی ندارد. گفت: «اعطنی بقدر مُروَتک» به اندازه جوانمردی‌ات بده! گفت: به اندازه ظرفیت من بده! فرمود: این دویست دینار را بگیر. یک تشکر از مردم مشهد بکنم و یک گله هم بکنم. تشکر بابت این میلیون‌ها جمعیتی است که به این شهر می‌آیند و مردم این شهر پذیرا هستند و به فضل خدا هیچکس گرسنه نمی‌ماند، موادغذایی فراهم هست. امام رضا فرمود: من به شادی شما حریص هستم. دلم می‌خواهد مردم و برادران من شاد باشند. فرمود: «والله علی ما نقول وکیل» خدا گواه هست که دوست دارم شما شاد باشید. اما گله‌ای که دارم این است که ما و شما هم میلاد و شهادت به عتبات رفتیم. مردم عراق وضعی ندارند اما شهادت امام کاظم ما کاظمین بودیم. همینطور قدم به قدم پذیرایی می‌شد. حتی کسی آمده بود خلال دندان می‌داد. من دیشب در مشهد دیدم یک بسته آب نبود. امام رضا از اینجا برداشته شود کاسبی‌ها تعطیل است. شما در طول سال دارید از محضر این آقا استفاده می‌کنید. جنس شما به هوای این آقا فروش می‌رود. دلتان به هوای این آقا پر می‌شود. دیشب در این خیابان‌ها مردم تشنه بودند. باید اینقدر شربت و آب باشد که دیگر مردم نخواهند چیزی بگیرند. همه شما بر سر خوان این آقا نشسته‌اید. آقایی که از گل غذاهای سفره گلچین می‌کرد و به فقیر می‌داد. آقایی که پشت در رفت و در دست سائل پول گذاشت. من ضمن تشکری که از مردم این شهر دارم، این گله را هم دارم. جا دارد کسانی که مخصوصاً در این سه چهار خیابان اطراف حرم هستند، پول روی هم بگذارند و انواع میوه و آبمیوه را بدهند. سومین نکته که امام رضا از ما انتظار دارد، عمل‌گرایی است. گاهی اوقات ما تصورمان به دین فصلی است. یکجایی بودم در یکی از کشورها یک خانمی خیلی بدحجاب بود. من را شناخت و جلو آمد و با من سلام علیک کرد. گفت: شب بیست و یکم در مشهد از منبر شما استفاده کردیم. این فکر می‌کند که دین و امام رضا برای شب بیست و یکم است و دیگر برای آن طرف مرز نیست. این کولر نیست که زمستان برداری، امام رضا بخاری نیست که زمستان بگذاری. آقایانی که لب دریا می‌روید، امام رضا لب دریا هم هست. این عمل‌گرایی مهم است. ائمه ما قسم خوردند و فرمودند: ما به هرجا رسیدیم از طاعت خدا رسیدیم. «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى» (نجم/39) گروهی از مدینه به دیدن امام رضا آمدند. مدتی امام رضا اینها را نپذیرفت. امام رضا 52 سال مدینه بودند و سه سال ایران بودند و ایامی هم که اینجا بودند مرو بودند، الآن مرو در ترکمنستان است. بعداً اینجا قبر امام رضا شد. خیلی ناراحت شدند که چرا آقا اینها را به حضور نمی‌پذیرد. آقا پنج علت مطرح کردند برای اینکه اینها را نپذیرفتند. «أنتم فی اکثر اعمالکم له مخالفون» شما می‌گویید: ما شیعه امیرالمؤمنین هستیم ولی عمل شما با حضرت علی منطبق نیست. «مقصرون فی کثیر من الفرائض» در واجبات کوتاهی می‌کنید. خمس واجب است، والله زیارت امام رضا مستحب است. نماز واجب است، روزه واجب است. اگر کسی نتوانست به هر دلیلی به زیارت امام رضا بیاید از یک فضیلتی محروم است اما جلوی او را قیامت نمی‌گیرند. سوم فرمود: در حقوق مردم کوتاهی می‌کنید. چهارم فرمود: آنجایی که نباید تقیه کنید، تقیه می‌کنید. غدیر را باید گفت، غدیر را باید فریاد زد. پیامبر فرمود: به پدرها بگویید به بچه‌هایشان بگویند. به شاهدها بگویید به غایب‌ها بگویند. غدیر برای اسلام است. غدیر برای شیعه نیست. غدیر فعل پیغمبر است. فعل پیغمبر سنت می‌شود. برادران اهل سنت بدانند که آیا غدیر را پیغمبر فرمود: «من کنت مولاه» یا نه؟ اگر فرمود پس فعل و سخن پیغمبر می‌شود. بعد هم فرمود: آنجایی که باید تقیه را رعایت کنید، رعایت نمی‌کنید.