نکته اول می‌فرماید: تنها سفر نکنید. جمعی باشد. خداوند ما را طوری آفریده نیازمند همدیگر هستیم، با هم سفر کنیم. احادیثی داریم که از رحمت خدا به دور می‌ماند کسی تنها غذا بخورد، تنها بخوابد و تنها سفر برود. حتی الامکان این را رعایت کنیم. اگر ناچار هستیم که تنها سفر کنیم از دعاهایی که به ما یاد دادند استفاده کنیم. مثلاً «لا حول و لا قوة الا بالله« را زیاد بگوییم. ماشاءالله را زیاد بگوییم. در دلمان با هر زبانی بلد هستیم از خداوند کمک بخواهیم و از خطرات به او پناه ببریم. از دعا استفاده کنیم. اگر ناچار هستیم تنها سفر کنیم. پس تنها سفر نکنیم! عددش هم پیغمبر فرموده، عدد مناسب چهار به بعد است. حداقل چهار نفر باشند که خوش بگذرد. در سفر نوعی معاشرت هست که به بالندگی عقل و به شکوفایی فطرت می‌انجامد. نکته دوم انتخاب همسفر است. فرمودند: همسفری انتخاب کنید از نظر خلق و خو با شما سازگار باشد. همسفری انتخاب نکنید که خرج شما را بدهد. اسلام این را نمی‌پسندد، اسلام عزت را دوست دارد. دنُگی حساب کنید، یکبار ایشان حساب کند و یکبار شما حساب کنید. وقتی برگشتیم یک عزتی را در خودمان احساس کنیم و زیر دین او نباشیم. این خواری به دنبال دارد. بعد انسان به فکر می‌رود که چرا من ندارم؟ وقتی همه همسطح بودیم خرج‌ها هم مناسب با داشته‌های ما هست. گزارش سفر موسی بن عمران در قرآن آمده است. قرآن می‌فرماید: وقتی خواست به راه بیافتد جوانی را با خود همراه کرد. این به ما درس می‌دهد که تنها سفر نکنیم. جوان یوشع بن نون بود. جانشین حضرت موسی کسی که راهش را ادامه داده و کتابش را به ثبت رسانده است. امیرالمؤمنین(ع) به پسرش امام حسن مجتبی(ع) این توصیه را می‌فرماید: «سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ» (نهج‌البلاغه/نامه31) قبل از اینکه بخواهی راهی جایی شوی، همسفر را دقت کن. «وَ عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّار» قبل از اینکه بخواهی خانه بخری از همسایه‌ها پرس و جو کن. اینجا چطور محلی است؟ نکته سوم اینکه سفر را با نام خدا شروع کنیم. از حضرت نوح در قرآن سفری گزارش شده است. وقتی مسافران سوار کشتی شدند به آنها فرمود: سوار این کشتی بشوید، «وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» (هود/41) با نام خدا آغاز کنید و با نام خدا توقف کنید. «مُرساها» یعنی توقف، «مجراها» یعنی حرکت. برنامه ما برنامه سمت خداست. یعنی کارها و هر موضوعی در این برنامه مطرح می‌شود باید رنگی از خدا داشته باشد. می‌خواهم سفر کنم و از خانه بیرون بروم، بسم الله الرحمن الرحیم! امامان ما هم دعاهای زیادی به ما یاد دادند، مثلاً «قل هو الله» به سمت راست و به سمت چپ، روبرو و پشت سر، یا سوره حمد، آیت الکرسی را غالباً ایرانی‌ها حفظ هستند. صلوات بفرستید. از روح بلند پیامبر امداد می‌طلبیم. با نام خدا و دعا آغاز کنیم. در وسایل الشیعه ده صفحه دعا از ائمه مختلف به ما رسیده است. جایی خواندم که سفرتان را با توسل به امام رضا(ع) شروع کنید. از خدا بخواهید به حق این امام نازنین یک سفر خوش و خوبی به دور از حادثه خدا برای شما تقدیر کند. نکته چهارم؛ سفر خودتان را با صدقه شروع کنید. امام صادق(ع) فرمود: «افْتَتِحْ سَفَرَكَ بِالصَّدَقَةِ» (کافی/ج4/ص283) دنبال حدیث است که سلامتی‌ات را با صدقه تضمین کن. خودت را بیمه کن، خداوند که حاکم و فرمانروای عالم است، تو را از خطرات مصون می‌دارد. صدقه بدهید. حدیثی داریم صدقه کم یا زیاد، ولی صدقه بدهید و مقید باشید. در سفر فرمودند: فقرایی که سمت شما می‌آیند را رد نکنید و حداقل تا سه فقیر را کمک کنید.