«أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَهَ كُلِّ حِقْدٍ» نگذار در جامعه کینهای بماند. «وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْرٍ» اسباب دشمنی را از بین ببر و کاری نکن که مردم با مسئولین، مسئولین با مردم، مردم بین خودشان کینه و دشمنی و عداوت داشته باشند. «وَ تَغَابَ عَنْ كُلِّ مَا لَا يَضِحُ لَكَ» اگر چیزی برایت روشن نیست، تغابَ، خودت را به ندیدن بزن. «وَ لَا تَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِيقِ سَاعٍ» ساع یعنی سخنچین، عجله نکنی کسی آمد سخنچینی کرد. «فَإِنَّ السَّاعِىَ غَاشٌّ» سخنچین خائن است. «وَ إِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِينَ» ولو قیافه خیرخواه به خود بگیرد! در حالات امام(ره) میدیدم، یکی از اساتید حوزه نوشتند: من خدمت امام رسیدم. از امام سؤال کردم که نظر شما در مورد فلانی، یکی از سیاسیون پنجاه سال پیش، چیست؟ امام دستشان را تکان دادند و فرمودند: نه! یعنی نظر موافقی با او ندارم. بعد بلافاصله فرمودند: نمیدانم! اصلاح کردند. گذشت، سه روز بعد دوباره خدمت امام رفتند، گویا امام این سه روز چشم انتظار من بودند. تا رسیدم فرمودند: فلانی آن حرفی که آن روز زدم، همان نمیدانم درست است! اگر شما گفتی عباس من ده میلیون است، در حالی که عبای من بیست هزار تومان هم ارزش ندارد، همه جا این خبر را پخش کردی، من کجا دنبال افرادی بروم که یکی یکی حرف تو را دیدند و خواندند؟
شریعتی: همه ما صاحب یک رسانه هستیم. آیا اساساً ما حق قضاوت کردن در مورد دیگران را داریم؟
حاج آقای حسینی قمی: شما بخواهی در مورد زندگی من، ماشین و خانه من قضاوت بکنی. من قسم جلاله میخورم برای شما که این عبای من قیمتی نیست. همه میتوانند همینطور از خودشان دفاع کنند. صدای همه آنهایی که میخواهند دفاع کنند میرسد. یکوقتی دیدن یکی از دوستان رفتم. گفتم: برادرت چطور است؟ گفت: مگر خبر نداری؟ گفتم: نه! گفت: مدتی است جرمی مرتکب شده و زندان است. گفتم: تو که متدین هستی چرا گفتی برادرت زندان است و آبرویش را بردی؟ گفت: شما پرسیدی. تقیه و دروغ مصلحت آمیز همینجاست. بگو: مسافرت است. یکوقت قاضی میگوید: بخشی از مجازات این زندانی این است که اعلام شود. یادم هست یک قاضی گفت: فلانی را محکوم کردیم. گفتم: شما که خیلی مواظب هستید. چرا اسم بردید؟ گفت: من این را بخشی از مجازات او در نظر گرفتم.