شریعتی: در مورد مفاسد اقتصادی چطور؟ یعنی اگر ما از شخصی مفسدهای دیدیم و دارد در روند اقتصاد کشور اختلال ایجاد میکند، سکوت کنیم؟
حاج آقای حسینی قمی: آنچه درد دل ما و همه مردم هست این است که متأسفانه آنجا کاری ندارند. حضرت در مورد مسائل مالی اهواز به استاندارشان چه نوشتند؟ فرمودند: معطل نکن، او را در بازار بگردان، هرکسی شهادت مالی علیه او داد، بلافاصله یک قسم و یک شاهد، همانجا رأی صادر کن. اگر برای ما ثابت شد، سراغ مراجع قضایی برویم. گله ما از مراجع قضایی است. از اطاله دادرسیها هست. امیرالمؤمنین فرمود: بلافاصله یک شاهد، یک یمین. همانجا مال طرف را برگردان. ما در مسائل اقتصادی خیلی طول میدهیم. وقتی ثابت نشده حق نداریم افشا کنیم. شنیدن مجوز برای انتشار نیست. حضرت میفرماید: «إِنَّمَا يَنْبَغِي لاهْلِ الْعِصْمَةِ» فرمود: مگر تو نمیگویی آدم خوبی هستی؟ «وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلامَةِ» تو سالم هستی و مشکل اخلاقی نداری! «أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ» (نهج البلاغة، خطبه 140) رحم کن و دست دیگران را بگیر. «أَ مَا ذَكَرَ مَوْضِعَ سَتْرِ اللَّهِ عَلَيْهِ» خدا برای تو پرده پوشی نکرد؟ «مِنْ ذُنُوبِهِ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنَ الذَّنْبِ الَّذِي عَابَهُ بِهِ» خدا گناهی از تو پرده پوشی کرد که گناه تو بزرگتر از گناهی است که از دیگران علنی میکنی؟ «وَ كَيْفَ يَذُمُّهُ بِذَنْبٍ قَدْ رَكِبَ مِثْلَهُ» چطور دیگران را سرزنش میکنی، خودت گرفتار آن گناه هستی. «فَإِنْ لَمْ يَكُنْ رَكِبَ ذَلِكَ الذَّنْبَ بِعَيْنِهِ» من آن گناه را انجام ندادم و دارد در مورد دیگران افشاگری میکنم. «فَقَدْ عَصَي اللَّهَ فِيمَا سِوَاهُ» در گناهان دیگری که «مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ وَ ايْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يَكُنْ عَصَاهُ فِي الْكَبِيرِ» حضرت قسم میخورد که اگر در گناه دیگری که از این بزرگتر است، تو معصیت نکردی، «وَ عَصَاهُ فِي الصَّغِيرِ لَجَرَاءَتُهُ» همین که جرأت داری آبروی مردم را ببری از همه بالاتر است. من یک اشتباهی کردم و تو باید دلسوزی و محبت و نصیحت میکردی و دست مرا میگرفتی. حضرت میفرماید: تو گناه بزرگتری انجام دادی اینکه پرده دری کردی.
در کلمات حکمت آمیز، کلمه 190 نهجالبلاغه است. حضرت میفرماید: «و أتي بجان» یک جانی مرتکب جرمی شد، باید حد الهی را برای او جاری میکردند. خدمت امیرالمؤمنین (ع) آمدند. «و معه غوغاه» یک عده اوباش هم دور این آمده بودند. عدهای که دنبال این بودند که ببینند چه کسی تازیانه میخورد؟ چه کسی مشتش باز میشود؟ این عکس خانوادگی من در خانواده خودم بوده، فرض کنید یک جایی شما این عکس را پیدا کردید. من راضی هستم که شما عکس مرا با خانمم، مادرم، عروسم، در همه فضاهای مجازی منتشر کنید؟ به مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی گفته بودند: خانم شما میخواهد سفر کربلا برود. پاسپورت میخواهد! ایشان گفته بود برای پاسپورت باید عکس بگیریم و در گذرنامه بزنیم، نه نیازی نیست. برای چه عکس خانم من در پاسپورت برود؟ گفتند: ما یک راه حلی پیدا کردیم. عکس یک خانم دیگر را میگذاریم. فرمودند: نه، آن مأمور به نیت همسر من به این عکس نگاه میکند. باز هم نمیخواهم! آنوقت ما مجوز داریم عکس خانوادگی بنده را با همسرم و مادرم در جایی منتشر کنی که صدها میلیون ببینند؟
یک جانی را نزد حضرت آوردند که حد بزنند. «غوغاه» یعنی اوباش، یک عده اوباش همراه او آمده بودند. حضرت علی از قنبر سؤال کرد: چه خبر است؟ شلوغ است! گفتند: آن فرد را میخواهند حد بزنند و اینها هم آمدند تماشا کنند. سؤال: مگر تماشای کسی که حد میخورد اشکال دارد؟ در وسایل الشیعه مرحوم شیخ حر عاملی یک باب دارد «باب کراهة اجتماع الناس للنظر الی المحدود» کراهت دارد مردم جمع شوند برای اینکه کسی حد بخورد. حضرت در پاسخ قنبر فرمود: «فقال: لا مرحبا بوجوه لا تُري الا عند کل سَواه» زشت باد چهرههایی که در آن فقط شر آماده میشود. حضرت فرمود: اینها فضول مردم هستند. قنبر اینها را از من دور کن!