نیاز دوم پایان روشن، این کاروان کجا می‌رود؟ جامعه بشری تا کی ادامه حرکت خواهد داد؟ دین آمده یک فصلی به نام معاد درست کرده است. ما که مردیم چه می‌شود؟ آسمان و زمین و خورشید چه فرجامی خواهد داشت؟ در آن فصل توضیح می‌دهد، بهشت و جهنم و حساب و کتاب، میزان، هرچه سؤال در مورد آینده داریم در این بخش پاسخ داده می‌شود. این نیاز دوم است. نیاز سوم اینکه چون جمعیتی به رهبری نیاز دارند، دین آمده یک بخشی را تحت عنوان نبوت، رهبر این جامعه باید کسی باشد که از همه بیشتر خدا را بشناسد، انسان‌ها را بشناسد، سعادت را بشناسد، مهارت مدیریت داشته باشد، دلسوز باشد. عالم باشد، معصوم باشد، در نبوت پاسخ می‌دهد. پیامبران هم طبق سنت الهی از دنیا می‌روند، بعد چه می‌شود؟ یک نیاز دیگری هست به نام تداوم رهبری، این را در بخش امامت پاسخ می‌گویند. پیامبران اوصیاء داشتند که ادامه دهندگان راه آنها بودند. پیامبر عزیز ما دوازده وصی معرفی کرد. جمعیتی که در حرکت هستند پیوسته مثل رزمندگان یک جنگ نیازمند هستند با مقرّ فرماندهی ارتباط داشته باشند. دین آمده یک موضوعی را به نام نماز مطرح کرده است. این ارتباط با مرکز فرمانروایی این عالم است. صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء. هر روز و هر شب، ارتباط برقرار کن، راه بخواه، کمک بخواه، پناه ببر. یک نیاز دیگر این کاروان احتیاج دارد چون مسیری را در پیش دارد، چه بسا سختی در آن است. قرآن می‌گوید: گردنه، عقبه، یک مقدار سختی کشی این سفر نیاز دارد. یک بابی را اسلام به نام روزه باز کرده است. چند ساعتی ناهار را به تأخیر بیانداز، آب ننوش، با خانواده خودت که حلال هستند، فاصله بگیر. تا این سختی کشی را تمرین کنی. دو نیاز دیگر دارد که کاروانیان در حین حرکت با مشکلاتی روبرو می‌شوند، تصادف می‌شود یا پولشان گم می‌شود، مجروح می‌شوند، مریض می‌شوند، ندار می‌شوند. یک کسانی از اهل کاروان باید به اینها کمک کنند. دین دو فصل آورده به نام خمس و زکات. کاروانیان همیشه نگاهشان به اطرافیانشان باشد. کسی نباشد زندگی‌اش نا به سامان باشد. فقیر و یتیم نباید باشد. خمس و زکات، واجبات مالی! این کاروان دشمن دارد. دشمنی که قسم خورده ما نباشیم، ما را نابود کند و راه را ببندد. دین یک بابی به نام جهاد برای مبارزه با دشمن درست کرده است. یک نیاز دیگر این کاروان خودی و بیگانه دارد. یک نظامی درست کرده به نام تولی و تبری! تولی یعنی دوست داشتن خوب‌ها و خوبی‌ها، تبرّی دشمن داشتن بدها و بدی‌ها! همسفران این سفر گاهی تنبلی می‌کنند، گاهی آدم به کوه که می‌رود، یکی دو ساعت که رفت بعضی خستگی به آنها فشار می‌آورد، کم می‌آورند یا تنبلی را بیشتر دوست دارند. کسانی می‌خواهند حرکت را کند یا تعطیل کنند. دو بحث را به عنوان امر به معروف و نهی از منکر آورده که ایجاد انگیزه می‌کند. آن کسی که می‌خواهد حرکت را کُند کُنَد به او انگیزه بدهیم. اینها ابواب دین است. حالا حج کجاست؟