حدیث داریم اگر از مال حرام به مکه برود، وقتی می‌گوید: لبیک، به او گفته می‌شود: لا لبیک! اینقدر این مال اهمیت دارد که حاجی با این مال می‌خواهد به مکه برود. وقتی می‌گوییم: در حج مصلحتی هست، در زمان ائمه، ائمه ما یا زمان بنی امیه بودند یا زمان بنی عباس! حکام جور بودند. شیعه هم به خصوص در زمان بنی عباس در فقر می‌سوخته ولی امامان ما باز توصیه می‌کردند به حج بروید. حاکم یک خلیفه عباسی، حاجی یک شیعه فقیر، باز امام به شیعه توصیه می‌کند خودتان را به این جمعیت برسانید. از منافعش استفاده کنید. مکتب خودتان را معرفی کنید. مسلمان‌ها همدیگر را بشناسند. مصلحتی بزرگتر یک چتری است که خودش را انداخته، این اشکالات و شبهاتی که ما مطرح می‌کنیم، اینها پوشش می‌دهد. مثل قصه کربلا هست، همه مردم ما شنیدند. در زمان متوکل عباسی کربلا رفتن ممنوع شد. تا اینکه شرط سختی گذاشتند که هرکس می‌خواهد کربلا برود باید دستش را بدهد. چقدر این زیارت امام حسین اهمیت دارد که امام معصوم زنده است و این کار را تأیید می‌کند. نمی‌گوید: فعلاً شیعه‌ها صبر کنید تا این خطر رفع شود و از این مرحله بگذریم. شریعتی: یعنی اینجا یک عرصه و بستری است که نباید این بستر را خالی از حضور کرد؟ حاج آقای بهشتی: بله، زمان امام صادق(ع) منصور عباسی حاکم است. استاندار مکه هم دست نشانده او هست. امام صادق باز توصیه می‌کند حضور پیدا کنید. شخصی از امام صادق(ع) پرسید: سالهاست که ما خدمت شما می‌رسیم و باز در مورد حج سخن می‌گویید؟ فرمود: حج خیلی حرف دارد. اینقدر اهمیت دارد که این موضوع اصلی یعنی شکل‌گیری مراسم باید انجام شود. حدیث داریم اگر انجام نشود، هلاک می‌شوید. مسلمان‌های امت اسلامی نابود می‌شوند. امام(ع) فرمود: ««اذا حججت بمالٍ اصله سحت فما حججت ولكن حجّت البعير» اگر با پول رشوه حج انجام بدهی، انجام ندادی! اینقدر حساس است. با چه پولی می‌خواهد به مکه برود. دوم اینکه از مردم حلالیت بطلبد و عذرخواهی کند. اینها مکتب تربیتی حج است.