وارد مسجد الحرام میشویم، اولین کاری که باید بکنیم این است که پروانه وار دور کعبه بچرخیم. طواف! از یک نقطه روشن به نام حجرالاسود که در امتدادش آب زمزم است. ما قطراتی بودیم، وارد مکه شدیم. در مسجد الحرام تراکم بیشتر است. حالا میخواهیم طواف کنیم همه به هم چسبیده، بی فاصله، از طرفی سخت و از طرفی لذت بخش است. رشد و پیشرفت در این هست، مقصد روشنی دارد. آغاز روشنی دارد. هفت بار به تعداد هفت آسمان، در عدد هفت یک رازی هست. به تعداد روزهای هفته، به تعداد شنهایی که در سرزمین منا باید به شیطان زد. به تعداد رفت و آمد در صفا و مروه! با اراده طواف میکنیم. خودمان حرکت میکنیم. در بین جمع، مثل رودخانههای بزرگی که به دریا میریزند. الآن مسابقات ورزشی چند میلیارد بیننده دارد با چه هزینههایی، با دقتهای فراوان یک مسابقه انجام میشود و دهها تحلیل صورت میگیرد. برای سفر حج و اسرار آن خیلی باید کار کنیم. فیلم کوتاه و بلند بسازیم. برنامههای گفتگو محور باشد. حاجیان احساسات خودشان را بیان کنند تا برای آنهایی که مکه نمیروند، این شیرینی نشان داده شود. وقتی پیامهای امام خمینی را میخوانیم، خون دل امام را میفهمیم. امامی که در دنیای عرفان، در فقه و فلسفه، سیاست، با تمام وجودش میفهمید اینجا چه پایگاهی است. غصه میخورد که چرا مسلمین از این پایگاه استفاده نمیکنند و به لایه رویی آن بسنده کردند. امام(ع) فرمود: فلسفه حج این است که مسلمانها همدیگر را بشناسند. مسائل و مشکلاتشان را مطرح کنند. دردها و درمانها را بیان کنند. قول و قرار بگذارند که ما به کشورهایمان رفتیم چه ارتباطاتی از این به بعد داریم. این حج در جامعه، اقتصاد، تجارت، معنویت، فرهنگ چه تأثیری قرار هست داشته باشد؟ متأسفانه سعودیها دوربین گذاشتند، نگاه میکنی یک ایرانی با یک غیر ایرانی مشغول نماز خواندن هستند، همینکه میخواهند دو کلمه گفتگو کنند تذکر میدهد. این غصه امام زمان(ع) هست. ما باید نهایت تلاشمان را بکنیم. در این حوزه باید حضور فعال داشته باشیم. خداوند دوست دارد ما آنجا حضور داشته باشیم. امام زمان و پیامبر دوست دارند ما آنجا حضور داشته باشیم. به هر اندازه توان داریم، هنرمندان، نویسندگان، تاجران، شاعران هرکس از زاویه خودش، زوایای مخفی حج را به تصویر بکشد.