یکی از بحثهایی که در خواب مطرح میشود این است که خود خواب، خوابهای صادق داریم، یعنی مردم وجداناً این را ببیند، بعضی از خوابهایشان محقق میشود یا محقق شده است. یعنی یا نسبت به گذشته یک چیزی واقع شده و این نمیدانسته، ولی حالا در خواب میبیند وقتی نقل و تفحص میکند، میبیند این واقعاً همینطور محقق شده بود با اینکه این خبر نداشته یا بعداً محقق میشود. این خوابهای صادق است. یک خوابهایی هم هست که خواب کاذب است که قطعاً آنچه میبیند در خارج خلاف این محقق شده بود یا ربطی به این نداشته که محقق شده باشد، وجه اینکه گاهی خواب صادق است و گاهی کاذب است یا مخلوطی از صدق و کذب است، یک قسمتی صادق است و یک قسمتی کاذب است. این هم یکی از بحثهایی است که مهم است که چه تفسیری هم علمای علوم تجربی و انسانی بیان میکنند، چه تفسیری علوم الهی بر این مسأله میکنند. ما در نظام علوم روانشناسی و بعضی علوم دیگری که علوم مادی و انسانی باشد که امروز بیان میکنند، چون به نظام تجرد روح قائل نیستند باید تفسیر و تأویلشان از خواب یک نگاهی باشد که با نظام عالم مادی سازگار باشد. باید در این ناحیه این را ببینند. لذا میگویند: انسان یک غرایز سرکوب شدهای در طول دوران زندگیاش از کودکی داشته است که ضمیر ناخودآگاه او اینها را حفظ کرده است. آن چیزی که در ضمیر ناخودآگاه است وقتی انسان در خواب هست، آنها بیشتر خودشان را بارز میکنند. چون در ضمیر خودآگاهش وقتی که بیدار است آنها سرکوب شده بودند یا محبوس شده بودند یا به هر دلیلی قدرت ابراز در آنها را نداشت، وقتی که انسان میخوابد خودش را راحتتر بروز میدهند. مثل این است که اینها قبلاً در یک تاریکی محبوس هستند و یکباره در خواب اینها وسط روشنایی میآیند. این ضمیر ناخودآگاه مثل قفسی است که انسان ساخته یا اینکه به هر دلیلی محیط ایجاد کرده، در آنجا آزاد میشوند و بازیگر میدان میشوند. لذا تعبیر هست که این خوابها مربوط به ضمیر ناخودآگاهی است که آشکار میشود یا مسائلی است که در روز تکرار کرده است و شب این خوابها با هم ترکیب میشوند و جولان میدهند. البته بحث قوایی که در وجود انسان هست و میتواند جولان را ایجاد کند جزء دقایق مسائلی است که حیوانات هم خواب دیدن دارند یا ندارند. انسانها هم مراتبی از خواب دیدن دارند. خواب دیدنهای بعضیها خیلی کثیر است و بعضی خیلی کم است. بعضی خوابشان همیشه صادق است و بعضی خوابشان کذب است.